حضرت باب
در نیمه قرن نوزدهم میلادی برابر با سده سیزدهم هجری قمری، زمانی که ایران غرق در خواب غفلت و بی خبری بود و سایه شوم اوهام و خرافات ذهن مردمانش را تیره و تار ساخته بود، جوانی بیست و پنج ساله از شیراز برخاست و خود را قائم آل محمد، ظهور فصلی نوین از کتاب پیوسته ادیان الهی و آغازگر نهضتی روحانی در آن اقلیم خواند.
رسالت حضرت باب در پنجم جمادی الاولی سال 1260 هجری قمری برابر 23 می 1844میلادی بنیان نهاده شد. حضرت باب از همان آغاز و به یاری پیروان محدود خود ناگهان چنان رستاخیزی در کشور به پا کردند که لرزه بر ارکان دولت و ملت افتاد. در جای جای این سرزمین، روشن دلانی که وعده ظهور حق را محقّق می دیدند بر نصرت امرش قیام نموده و حماسه هایی پر شور در زنجان، مازندران، نیریز، طهران و صدها شهر و روستای ایران آفریدند. تعالیم حضرت باب که ظهوری جدیدی را نوید می داد چنان روح و جان مؤمنانش را به هیجان آورده بود که حسادت و نگرانی اولیای دولت و علمای شیعه را برانگیخت. به طوریکه بدون تحقیق و جستجوی منصفانه، در هر جا که ندای ظهور باب بلند می شد، مردم را به ایذاء و آزار و قتل و غارت بابیان بر می انگیختند. تعالیم حضرت باب، پرده اوهام و خرافات را می سوزاند و ساختار استبداد و خودکامگی را در هم می شکست در دیانت باب دیگر جایی برای قشر روحانیون که مدتها بر جان و مال مردم سلطنت می کردند، نبود.
وضع احکام و قوانین جدید به دور از انتظار علمای شیعه، بر ترس و دلهره آنها از ریشه دواندن این آئین جدید می افزود چنانچه سرانجام پس از شش سال آزار و اذیت، حبس و تبعید حضرت باب، در نیمروز 28 شعبان 1266 هجری قمری برابر 9 جولای 1850 میلادی ایشان، توسط رای حکومت ناصرالدین شاه و امیرکبیر و با فتوای علمای تبریز، در میدان سربازخانه شهر، به همراه یکی از مؤمنان باوفایشان، در معرض 750 تیر جوخه آتش قرار گرفتند و اعدام شدند.
حضرت باب در طول رسالت بس کوتاهش کتب و نوشته های بسیاری به زبان های فارسی و عربی نگاشته اند. از مهم ترین آثار ایشان می توان به کتاب بیان فارسی، کتاب بیان عربی، کتاب قیوّم الاسماء به زبان عربی و دلائل سبعه به زبان فارسی اشاره کرد. حضرت باب گرچه در زمره پیامبران اولوالعزم و دارای کتاب آسمانی و شریعت مستقل هستند ولی ایشان بیش از آن خود را مبشّر ظهوری عظیم تر در آینده ای نزدیک می شمردند که برای آماده ساختن مؤمنان برای درک و پذیرش ظهور بعد، آمده بودند. ایشان در آثارشان از ظهور بعد به نام " مَن یُظهِرُهُ الله" ( کسی که خداوند او را ظاهر خواهد ساخت) و " بهاءالله" نام می برند.
در نیمه قرن نوزدهم میلادی برابر با سده سیزدهم هجری قمری، زمانی که ایران غرق در خواب غفلت و بی خبری بود و سایه شوم اوهام و خرافات ذهن مردمانش را تیره و تار ساخته بود، جوانی بیست و پنج ساله از شیراز برخاست و خود را قائم آل محمد، ظهور فصلی نوین از کتاب پیوسته ادیان الهی و آغازگر نهضتی روحانی در آن اقلیم خواند.
رسالت حضرت باب در پنجم جمادی الاولی سال 1260 هجری قمری برابر 23 می 1844میلادی بنیان نهاده شد. حضرت باب از همان آغاز و به یاری پیروان محدود خود ناگهان چنان رستاخیزی در کشور به پا کردند که لرزه بر ارکان دولت و ملت افتاد. در جای جای این سرزمین، روشن دلانی که وعده ظهور حق را محقّق می دیدند بر نصرت امرش قیام نموده و حماسه هایی پر شور در زنجان، مازندران، نیریز، طهران و صدها شهر و روستای ایران آفریدند. تعالیم حضرت باب که ظهوری جدیدی را نوید می داد چنان روح و جان مؤمنانش را به هیجان آورده بود که حسادت و نگرانی اولیای دولت و علمای شیعه را برانگیخت. به طوریکه بدون تحقیق و جستجوی منصفانه، در هر جا که ندای ظهور باب بلند می شد، مردم را به ایذاء و آزار و قتل و غارت بابیان بر می انگیختند. تعالیم حضرت باب، پرده اوهام و خرافات را می سوزاند و ساختار استبداد و خودکامگی را در هم می شکست در دیانت باب دیگر جایی برای قشر روحانیون که مدتها بر جان و مال مردم سلطنت می کردند، نبود.
وضع احکام و قوانین جدید به دور از انتظار علمای شیعه، بر ترس و دلهره آنها از ریشه دواندن این آئین جدید می افزود چنانچه سرانجام پس از شش سال آزار و اذیت، حبس و تبعید حضرت باب، در نیمروز 28 شعبان 1266 هجری قمری برابر 9 جولای 1850 میلادی ایشان، توسط رای حکومت ناصرالدین شاه و امیرکبیر و با فتوای علمای تبریز، در میدان سربازخانه شهر، به همراه یکی از مؤمنان باوفایشان، در معرض 750 تیر جوخه آتش قرار گرفتند و اعدام شدند.
حضرت باب در طول رسالت بس کوتاهش کتب و نوشته های بسیاری به زبان های فارسی و عربی نگاشته اند. از مهم ترین آثار ایشان می توان به کتاب بیان فارسی، کتاب بیان عربی، کتاب قیوّم الاسماء به زبان عربی و دلائل سبعه به زبان فارسی اشاره کرد. حضرت باب گرچه در زمره پیامبران اولوالعزم و دارای کتاب آسمانی و شریعت مستقل هستند ولی ایشان بیش از آن خود را مبشّر ظهوری عظیم تر در آینده ای نزدیک می شمردند که برای آماده ساختن مؤمنان برای درک و پذیرش ظهور بعد، آمده بودند. ایشان در آثارشان از ظهور بعد به نام " مَن یُظهِرُهُ الله" ( کسی که خداوند او را ظاهر خواهد ساخت) و " بهاءالله" نام می برند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر