دیدگاه آئین بهائی: جنبه اخلاقی جهانی شدن (بخش دوم)
پروفسور سهیل بشروئی
ترجمه حوریوش رحمانی
قسمت پنجم:
اگر پدیده جهانی شدن با موازین جاودانه اخلاقی پیامبران و حکما همراه باشد و نه با مقتضیات مادّی و خود کامه بازار، می بایستی نهایتاً بر پایه محکم همکاریهای بین ادیان و روابط دوستانه و آزاد بین اقوام و فرهنگهای گوناگون جهان تأسیس گردد. بیش از ۱۵۰ سال پیش، حضرت بهاءالله بر نقش اساسی دین به طور کلّی در ایجاد اتّحاد بین مردم و اهمیّت حیاتی آن به عنوان تنها مرجعی که تحت حمایت آن، یک صلح پایدار می توان تأسیس نمود به این نحو اشاره فرموده اند: "دین الله و مذهب الله از برای حفظ و اتّحاد و اتّفاق و محبّت و الفت عالم است او را سبب و علّت نفاق و اختلاف و ضغینه و بغضاء منمائید." (۱۳)
این خطاب در واقع همه بشریّت را به ایجاد تفاهمی ثمر بخش بین ادیان دعوت مینماید. در سالهای اخیر، جنبش جهانی بین ادیان بسیار فعّال بوده است، چنانچه برگزاری جلسه صدمین سال پارلمان جهانی ادیان در سال ۱۹۹۳ و همچنین اجتماع رهبران دینی و روحانی جهان در "کنفرانس صلح هزاره" در سال ۲۰۰۰ شاهد آنست. برقراری ارتباط و تفاهم مطمئن ترین عامل برای ایجاد و آشتی بین جامعه دینی گوناگون و همچنین همه ملل و اقوامی که بر اثر تعصّبات دیرینه بین آنها جدائی افتاده است می باشد. بر اساس همین دیدگاه، مهاتما گاندی در سال ۱۹۳۹ چنین گفت: "صلح پایدار استقرار نیابد مگر آنکه ما بیاموزیم که نه فقط عقاید یکدیگر را تحمّل نمائیم، بلکه سایر آئین ها را به اندازه آئین خود محترم شمریم." (۱۴) حتّی برای کسانی که دیدگاهی غیر دینی دارند، مسئله تفاهم بین ادیان حائز اهمیّت است، چه که به قول "هانز کونگ"، متفکّر سوئیسی، "بدون صلح بین ادیان هیچگونه صلحی بین ملل امکان پذیر نیست." (۱۵)
قسمت ششم:
امّا شناخت بعد روحانی جهانی شدن می تواند جلوه ای عملی داشته باشد. این مسئله حائز اهمیّت است که نظام آموزشی جهان در جهتی هدایت گردد که به نسل در حال رشد، اصولی را که ملازم این دیدگاه عمومی جهانی است بیاموزد. حتّی آموزش و پرورش در ابتدائی ترین سطح خود از این نظر که مردم جهان را تشویق می نماید که خود مسئولیّت زندگی خویش را به عهده گیرند، میتواند به اهداف جهانی شدن کمک نماید، چه که پیوسته فقدان کیفیّت و عدم تساوی در تعلیم و تربیت بود که بزرگترین اختلاف را در بین نوع بشر ایجاد نموده است. امّا برای نیل به این هدف، یک نظام آموزشی جهانی که از نظر دیدگاه، اخلاقی و از نظر کاربرد، جهانی و عمومی باشد مورد نیاز است، نظامی که متعهّد گردد اصل وحدت در کثرت را از هر نظر رعایت نموده در جهت تقویت حس شهروندی جهانی و بالا بردن سطح آگاهی مربوطه که با شناخت جامعیّت و کلیّت نوع انسان همراه است سعی بلیغ مبذول دارد.(۱۶) حضرت عبدالبهاء در سال ۱۹۱۹، در لوح لاهه می فرمایند:
"نفسی نمانده که وجدانش شهادت بر این ندهد که الیوم درعالم انسانی امری اعظم از صلح عمومی نیست ولی در نزد نفوس آگاه که مطّلع هستند بر روابط ضروریّه که منبعث از حقایق اشیاست ملاحظه می نمایند که مسئله واحده چنانکه باید و شاید نفوذ در حقیقت انسانیّه ننماید زیرا تا عقول بشری اتّحاد حاصل نکند هیچ امر عظیمی تحقّق نیابد حال صلح عمومی امری است عظیم ولی وحدت وجدان لازم است که اساس این امر عظیم گردد تا اساس متین شود و بنیان رزین گردد".(۱۷)
آلفرد زیمرن در نطقی که در مراسم انتصاب خود به عنوان اوّلین پروفسور روابط بین المللی در دانشگاه آکسفورد، در سال ۱۹۳۱ ایراد کرد، اخطار نمود که آموزش و پرورش عاملی است که در آنچه او "بین المللی شدن" می نامید و پیش در آمد اصطلاح کنونی "جهانی شدن" می باشد، مورد غفلت قرار گرفته است. زیمرن با عباراتی که مستقیماً شرایط کنونی جهان را توصیف می کند می گوید:
"ملل جهان با هم مخلوط شده و شدیداْ هم مخلوط شده اند. آنچه که بر طبق نظر فلاسفه، بایستی یک فرآیند آموزشی با دقّت تنظیم شده باشد به صورت عملیات عمده و نامرغوب در آمده است. "بین المللی شدن" از آغاز در مسیر غلط افتاده، در این راستا، تجّار از دولت ها سبقت گرفته و دولت ها از دانشگاهها پیشی جسته اند".(۱۸)
امّا اکنون که با فرو ریختن دیوار برلین، شرایط بین المللی از دیدگاه زیمرن بسیار مساعد می باشد، اندرزهای واضح و روشن او که به اهمیّت تعلیم و تربیت در پیشبرد تفاهم بین مردم اشاره می کند نباید مورد غفلت واقع گردد. آنچه اهمیّت حیاتی دارد آنست که فوائد ارزشمند تعلیم و تربیت آزاد اندیشانه و عاری از تعصّب نباید تنها به بخش های مرفّه جامعه بشری اختصاص یابد، چه که دقیقاً گسترش روشن اندیشی است که نمایانگر ابعاد واقعی تمدّن می باشد، نه عملکرد خالی از احساس و عاطفه بازار. در عین حال مهم است که علم، فلسفه و دین با هم روابطی هم آهنگ و ثمر بخش داشته باشند، زیرا از این طریق است که نیروهای عقلانی و اخلاقی بشریّت می تواند از نظر اصولی جهت یابد و همین نهادها هستند که در زمان حاضر به شدید ترین وجهی با هم در تضاد می باشند.
از دیگر جنبه های مهم جهانی شدن آنست که این فرآیند میراث فرهنگی ارزشمند اقلیّت های گوناگون جهان را ارج بنهد و از آنها بهره گیرد، چه که اگر جهانی شدن را امری برتر و عالی تر از تحمیل یک اتّحاد شکل خرد کننده و سلطه جو بدانیم، بنابراین همه کشورها می بایستی با منابع متعدّد روحانی، اخلاقی و انسانی خود به این روند کمک نمایند و بدیهی است این منابع نه فقط شامل جامعه مذهبی مسلّط بر آن کشور ها می باشد، بلکه اقلیّت های دینی و قومی آنها را نیز در بر می گیرد. لازم است ملل جهان به این نکته توجّه نمایند که موقعیّت آنها در صحنه جهانی دقیقاً موقعیّت اقلیّت هائی است که در درون مرزهای آنها زندگی می کنند. بنابراین اگر مایلند که حقوق و میراث های فرهنگی آنها محترم شمرده شود، می بایستی خود به حقوق اقلیّت هائی که تحت فشار اکثریّت جامعه آنها قرار دارند احترام بگذارند.
پروفسور سهیل بشروئی
ترجمه حوریوش رحمانی
قسمت پنجم:
اگر پدیده جهانی شدن با موازین جاودانه اخلاقی پیامبران و حکما همراه باشد و نه با مقتضیات مادّی و خود کامه بازار، می بایستی نهایتاً بر پایه محکم همکاریهای بین ادیان و روابط دوستانه و آزاد بین اقوام و فرهنگهای گوناگون جهان تأسیس گردد. بیش از ۱۵۰ سال پیش، حضرت بهاءالله بر نقش اساسی دین به طور کلّی در ایجاد اتّحاد بین مردم و اهمیّت حیاتی آن به عنوان تنها مرجعی که تحت حمایت آن، یک صلح پایدار می توان تأسیس نمود به این نحو اشاره فرموده اند: "دین الله و مذهب الله از برای حفظ و اتّحاد و اتّفاق و محبّت و الفت عالم است او را سبب و علّت نفاق و اختلاف و ضغینه و بغضاء منمائید." (۱۳)
این خطاب در واقع همه بشریّت را به ایجاد تفاهمی ثمر بخش بین ادیان دعوت مینماید. در سالهای اخیر، جنبش جهانی بین ادیان بسیار فعّال بوده است، چنانچه برگزاری جلسه صدمین سال پارلمان جهانی ادیان در سال ۱۹۹۳ و همچنین اجتماع رهبران دینی و روحانی جهان در "کنفرانس صلح هزاره" در سال ۲۰۰۰ شاهد آنست. برقراری ارتباط و تفاهم مطمئن ترین عامل برای ایجاد و آشتی بین جامعه دینی گوناگون و همچنین همه ملل و اقوامی که بر اثر تعصّبات دیرینه بین آنها جدائی افتاده است می باشد. بر اساس همین دیدگاه، مهاتما گاندی در سال ۱۹۳۹ چنین گفت: "صلح پایدار استقرار نیابد مگر آنکه ما بیاموزیم که نه فقط عقاید یکدیگر را تحمّل نمائیم، بلکه سایر آئین ها را به اندازه آئین خود محترم شمریم." (۱۴) حتّی برای کسانی که دیدگاهی غیر دینی دارند، مسئله تفاهم بین ادیان حائز اهمیّت است، چه که به قول "هانز کونگ"، متفکّر سوئیسی، "بدون صلح بین ادیان هیچگونه صلحی بین ملل امکان پذیر نیست." (۱۵)
قسمت ششم:
امّا شناخت بعد روحانی جهانی شدن می تواند جلوه ای عملی داشته باشد. این مسئله حائز اهمیّت است که نظام آموزشی جهان در جهتی هدایت گردد که به نسل در حال رشد، اصولی را که ملازم این دیدگاه عمومی جهانی است بیاموزد. حتّی آموزش و پرورش در ابتدائی ترین سطح خود از این نظر که مردم جهان را تشویق می نماید که خود مسئولیّت زندگی خویش را به عهده گیرند، میتواند به اهداف جهانی شدن کمک نماید، چه که پیوسته فقدان کیفیّت و عدم تساوی در تعلیم و تربیت بود که بزرگترین اختلاف را در بین نوع بشر ایجاد نموده است. امّا برای نیل به این هدف، یک نظام آموزشی جهانی که از نظر دیدگاه، اخلاقی و از نظر کاربرد، جهانی و عمومی باشد مورد نیاز است، نظامی که متعهّد گردد اصل وحدت در کثرت را از هر نظر رعایت نموده در جهت تقویت حس شهروندی جهانی و بالا بردن سطح آگاهی مربوطه که با شناخت جامعیّت و کلیّت نوع انسان همراه است سعی بلیغ مبذول دارد.(۱۶) حضرت عبدالبهاء در سال ۱۹۱۹، در لوح لاهه می فرمایند:
"نفسی نمانده که وجدانش شهادت بر این ندهد که الیوم درعالم انسانی امری اعظم از صلح عمومی نیست ولی در نزد نفوس آگاه که مطّلع هستند بر روابط ضروریّه که منبعث از حقایق اشیاست ملاحظه می نمایند که مسئله واحده چنانکه باید و شاید نفوذ در حقیقت انسانیّه ننماید زیرا تا عقول بشری اتّحاد حاصل نکند هیچ امر عظیمی تحقّق نیابد حال صلح عمومی امری است عظیم ولی وحدت وجدان لازم است که اساس این امر عظیم گردد تا اساس متین شود و بنیان رزین گردد".(۱۷)
آلفرد زیمرن در نطقی که در مراسم انتصاب خود به عنوان اوّلین پروفسور روابط بین المللی در دانشگاه آکسفورد، در سال ۱۹۳۱ ایراد کرد، اخطار نمود که آموزش و پرورش عاملی است که در آنچه او "بین المللی شدن" می نامید و پیش در آمد اصطلاح کنونی "جهانی شدن" می باشد، مورد غفلت قرار گرفته است. زیمرن با عباراتی که مستقیماً شرایط کنونی جهان را توصیف می کند می گوید:
"ملل جهان با هم مخلوط شده و شدیداْ هم مخلوط شده اند. آنچه که بر طبق نظر فلاسفه، بایستی یک فرآیند آموزشی با دقّت تنظیم شده باشد به صورت عملیات عمده و نامرغوب در آمده است. "بین المللی شدن" از آغاز در مسیر غلط افتاده، در این راستا، تجّار از دولت ها سبقت گرفته و دولت ها از دانشگاهها پیشی جسته اند".(۱۸)
امّا اکنون که با فرو ریختن دیوار برلین، شرایط بین المللی از دیدگاه زیمرن بسیار مساعد می باشد، اندرزهای واضح و روشن او که به اهمیّت تعلیم و تربیت در پیشبرد تفاهم بین مردم اشاره می کند نباید مورد غفلت واقع گردد. آنچه اهمیّت حیاتی دارد آنست که فوائد ارزشمند تعلیم و تربیت آزاد اندیشانه و عاری از تعصّب نباید تنها به بخش های مرفّه جامعه بشری اختصاص یابد، چه که دقیقاً گسترش روشن اندیشی است که نمایانگر ابعاد واقعی تمدّن می باشد، نه عملکرد خالی از احساس و عاطفه بازار. در عین حال مهم است که علم، فلسفه و دین با هم روابطی هم آهنگ و ثمر بخش داشته باشند، زیرا از این طریق است که نیروهای عقلانی و اخلاقی بشریّت می تواند از نظر اصولی جهت یابد و همین نهادها هستند که در زمان حاضر به شدید ترین وجهی با هم در تضاد می باشند.
از دیگر جنبه های مهم جهانی شدن آنست که این فرآیند میراث فرهنگی ارزشمند اقلیّت های گوناگون جهان را ارج بنهد و از آنها بهره گیرد، چه که اگر جهانی شدن را امری برتر و عالی تر از تحمیل یک اتّحاد شکل خرد کننده و سلطه جو بدانیم، بنابراین همه کشورها می بایستی با منابع متعدّد روحانی، اخلاقی و انسانی خود به این روند کمک نمایند و بدیهی است این منابع نه فقط شامل جامعه مذهبی مسلّط بر آن کشور ها می باشد، بلکه اقلیّت های دینی و قومی آنها را نیز در بر می گیرد. لازم است ملل جهان به این نکته توجّه نمایند که موقعیّت آنها در صحنه جهانی دقیقاً موقعیّت اقلیّت هائی است که در درون مرزهای آنها زندگی می کنند. بنابراین اگر مایلند که حقوق و میراث های فرهنگی آنها محترم شمرده شود، می بایستی خود به حقوق اقلیّت هائی که تحت فشار اکثریّت جامعه آنها قرار دارند احترام بگذارند.
قسمت هفتم:
برای تجزیه و تحلیل کامل پی آمدهای جهانی شدن، ناچار به پیشرفت های شگفت انگیز علمی و صنعتی سالهای اخیر نیز باید اشاره گردد، پیشرفت هائی که هم اکنون بر همه مناطق جهان اعم از غنی و فقیر اثر گذاشته است. تأثیر این پیشرفت ها را شاید در زمینه ارتباطات بتوان بیش از هر زمینه دیگری ملاحظه نمود، چه که وسائل ارتباطی جدید امروزه در دسترس اکثر مردم عادی جهان قرار دارد و فرصت های فوق العاده ای برای آموختن، تحقیق و پیشرفت فردی در سطحی که تا کنون سابقه نداشته به وجود آورده تا جائی که تقریباً جایگزین منابع سنّتی گردیده است. در نتیجه مردم سراسر جهان بسیار بهتر از گذشته قادرند خود را با سایر فرهنگها آشنا سازند.
بُعد فرهنگی را در این راستا نمی توان نادیده گرفت، چه که این بُعد است که از یک نظر نمایانگر ویژگی خاص جهانی شدن می باشد و بعد از دین، یکی از عوامل مؤثّری است که میتواند پیشرفت این پدیده را در مسیر صحیح و مطلوب به بهترین وجهی ضمانت نماید. خوشبختانه برای یافتن شاهدی بر این معنا نیازی به جستجو نیست. گوته شاعر آلمانی در "دیوان شرق وغرب" خود جهانی شدن را چنین توصیف نموده است:
آنکس که خود را و دیگران را می شناسد
این مسئله را نیز در می یابد
که شرق و غرب دیگر نمی توانند از هم جدا باشند.
قسمت هشتم:
امروزه شاید بیش از هر زمان دیگری در تاریخ امکانات عظیم و بیشماری در رویاروی ما انسانها به عنوان یک جامعه جهانی قرا دارد، طرق جدیدی می توان یافت که اگر خردمندانه دنبال گردد ما را به جهانی رهنمون خواهد بود که در عین حال متّحد و متنوّع می باشد، جهانی که با دیدگاهی از اتّحاد در ماورای اخلاقیّات بشری شکل گرفته و جهت یافته است. از همه مهم تر، فرصت هائی که هرگز در گذشته ممکن نبوده در اختیار ماست تا حقایق روحانیّه ای را که در کتب مقدّسه زمانهای گذشته آمده است ملاحظه کنیم. هر عقیده که داشته باشیم، همه ما رهروان راهی هستیم که به یک کمال مطلوب می انجامد. رؤیای بر پا داشتن تشکیلاتی که بتواند نیل به این هدف مشترک را تحقّق بخشد بود که در سالهای بعد از جنگ جهانی دوّم الهام بخش قلوب و افکار مردم سرزمین های ویران شده اروپای غربی واقع گردید و همین رؤیا است که نیم قرن بعد، هنوز در اندیشه های مردم این قارّه متجلّی می باشد.
چنین رؤیائی بود که سیاستمداران دور اندیشی چون "پل هنری اسپاک" و "ژان مونه" فرانسوی را بر آن داشت تا طرح عظیم اتّحاد اروپا را ارائه دهند و اجازه ندهند این قارّه بار دیگر دستخوش چنین ویرانی مهیبی گردد، تلاشی که از نظر وسعت دیدگاه، شاید بتوان آن را تنها با تأسیس ایالات متّحده امریکا که اتّحادی با تنوّع نژادی، فرهنگی و مذهبی می باشد قابل قیاس دانست. از اواخر دهه ۱۹۴۰، ملل اروپا در یک شراکت وارد گردیدند که در نتیجه یک نوع وجدان یا آگاهی اروپائی شکل گرفت و روندی آغاز گردید که هدفش آن بود که ملیّت گرائی آتشین خوی ملل اروپائی را به احساس آگاهانه شهروندی اروپا تبدیل نماید. امروزه اروپا دارای یک پارلمان می باشد. شاید فردا این پارلمان پیشرو یک بیداری جهانی واقع گردد که از قبل توسّط شاعر بزرگ "ویلیام بتلر ییتز" چنین توصیف شده است:
"هنگامی که ما به خاطر شخص خود عمل می کنیم، وجدان ما به خود پرستی تنزّل می یابد. امّا اگر افکار خود را گسترش داده از این گرایش خودخواهانه فراتر برویم، واسطه انوار کلّی واقع می شویم و به روحی جامع و عالمگیر می پیوندیم."(۱۹)
موفّقیّت بزرگ و تاریخی اروپا، بدون شک نمونه بارزی است از آنچه که کشورهای جهان، اگر به جای رقابت به همکاری روی آورند، می توانند به آن نائل گردند. فقط مدّتی وقت لازم است تا اروپای متّحد با ایالات متّحدهء امریکا و با ملل آسیائی و کشورهای افریقا و امریکای لاتین و اقیانوسیه به هم بپیوندند و ایالات متّحده جهان را تشکیل دهند. این فرآیند جهانی همکاری ممکن است با یک شراکت قوی بین اتّحادیه اروپا و ایالات متّحده امریکا آغاز گردد، ولی این همبستگی به تنهائی کافی نیست، چه که بین کشورها منعقد می گردد، هر چقدر هم قوی و مهم باشد قادر نیست که صلح و رفاه جهانی را در قرن بیست و یکم تأمین نماید. برای تحقق چنین اتّحادی همه ملّتها و مناطق و مردم جهان باید به نحو مساوی مشارکت داشته باشند.
مطمئناً آنچه ملل اروپائی به آن نائل شده اند برای بهائیان سراسر جهان عمیقاً مایه دلگرمی است. زیرا در حال حاضر در اروپا، در حالیکه دشمنان دیروز متّحدین امروز شده اند، ملاحظه می شود که روح صلح و اتّحاد بر نیروهای جنگ و اختلاف غلبه کرده و این گواه آشکاری از تحقّق وعود قاطع حضرت بهاء الله است که سالها قبل از این تحوّل، فرمودند:
"این جنگهای بی ثمر و منازعات خانمان سوز منتهی شود و صلح اکبر تحقّق یابد ..."(۲۰)
----------------------------------------------------------
زیرنویس ها:
۱) حضرت بهاء الله، منتخباتی از آثار حضرت بهاء الله شماره ۱۱۷و ۱۳۱، لجنه ملّی نشر آثار، لانگنهاین آلمان، صص ۱۶۰ و ۱۸۳.
۲) قبل از آنکه اصطلاح Globalization (جهانی شدن) در فرهنگ عامه وارد گردد، اندیشمندان، ارباب جراید و مفسّرین سیاسی از اصطلاحاتی مانند Globalism (جهان گرائی)، Global integration (یگانگی جهانی)، Global interdependence (همبستگی جهانی)، Global Village(دهکده جهانی) وNew World Order(نظم جدید جهانی) سخن می گفتند. برای بحث و توضیح درباره این اصطلاحات به The Dictionary of 20th World Politics از انتشارات Henry Holt and company نیویورک، سال ۱۹۹۳، صص ۳۰۳، ۳۰۴، ۴۷۹، ۷۲۲ و همچنین به The Dictionary of World: A Reference Guide to concepts, Ideas and Institutions ، تألیف گراهام ایوانز و جفری نیونهام، از انتشارات Simon and Schuster ، نیویورک سال ۱۹۹۰، صص ۱۳۸-۳۹ و ۴۲۴-۲۵ مراجعه فرمائید.
۳) ساموئل هانتینگتون، کتاب The Clash of Civilization and Remaking of World Order، از انتشارات Simon and Schuster، نیویورک سال ۱۹۹۶، ص ۳۲۰.
در طی دهه گذشته تئوری روابط بین المللی پروفسور هانتینگتون به طور کامل و در سطح وسیعی مورد بحث قرار گرفته و از سوی جمعی قویاً محکوم گردیده، چه که کمک نموده است که همان نتایجی را که قصد اخطار آنر ا داشته تحقّق پذیرد. نویسنده این سطور این نظریّه را که برخورد بین تمدّن ها اجتناب ناپذیر می باشد قویّاً رد می نماید.
۴) حضرت بهاء الله، لوح مقصود، مجموعه ای از الواح جمال اقدس ابهی، لجنه نشر آثار، آلمان، ص ۹۸.
۵) قرن انوار، از انتشارات مرکز جهانی بهائی ص ۱۱۱.
۶) متفکّر معاصر، دیوید ایستون به ارتباط بین سیاست و اصول اخلاقی اشاره نموده است آنجائی که در تعریف سیاست می گوید: "روشی که با قدرت حاکمیّت ارزش ها را در جامعه تعیین می نماید." برای اطّلاع بیشتر در این زمینه، به کتاب A Systems Analysis of Political life ، تألیف دیوید ایستون از انتشارات John Wiley & sons، نیویورک سال ۱۹۶۵، ص ۲۱ مراجعه شود.
۷) حضرت ولیّ امرالله، نقل از کتابGuidance for Today and Tomorrow از مطبوعات بهائی، لندن سال ۱۹۷۳، ص ۱۶۷-۶۹.
۸) برای بحث کامل در مورد این تعالیم به کتاب فوق مراجعه گردد.
۹) بیت العدل اعظم، بیانیّه وعده صلح جهانی، مطبوعات بهائی، هند، ص ۳۸.
۱۰) حضرت بهاء الله، منتخباتی از آثار شماره ۱۱۷، ص ۱۵۹.
۱۱) اروین لازلو، کتاب You Can Change the World از انتشارات Positive News publishing Ltd سال ۲۰۰۲ ص ۱۶.
۱۲) جامعه بین المللی بهائی، اعلامیه Who is Writing the Future، مطبوعات بهائی، لندن، سال ۱۹۹۹، ص ۲.
۱۳) حضرت بهاء الله، لوح مقصود، مجموعه ای از الواح، ص ۱۰۲.
۱۴) مهاتما گاندی، نقل از کتاب The Sayings of Mohammad از انتشارات John Murray لندن، سال ۱۸۴۱، ص۷.
۱۵) هانز کونگ، کتاب Global Responsibility: in Search Of a New World Ethic ، از انتشارات Grossroad نیویورک، ۱۹۹۱، ص ۱۰۵.
۱۶) برای بحث درباره آگاهی جهانی به بیانیه Manifesto on Plannetary Consciousness از اروین لازلو که در اینترنت به آدرس ذیل آمده مراجعه شود:
http://www.club-of-pudapest.com/statements-pc-manifesto.htm
۱۷) حضرت عبدالبهاء، منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء شماره ۲۲۷، مطبوعات بهائی، هند، ص ۲۸۶.
۱۸) آلفرد زیمرن، The Study of International Relation، متن سخنرانی که در تاریخ ۲۰ فوریه ۱۹۳۱ در دانشگاه آکسفورد ایراد گردیده، از انتشارات Clarendon Press آکسفورد ۱۹۳۱، ص ۲۵.
۱۹) ویلیام بتلر ییتز، برای توضیح بیشتر به کتاب The Works of William Blake، جلد اوّل از انتشارات B.Quaritch ، سال ۱۸۹۳، ص ۲۱۲ مراجعه شود.
۲۰) دکتر اسلمنت، "بهاء الله و عصر جدید"، چاپ برزیل، ص ۴۹.
لینک مطلب:
http://www.negahsite.org/index.php?Itemid=15&id=416&option=com_content&task=view
زیرنویس ها:
۱) حضرت بهاء الله، منتخباتی از آثار حضرت بهاء الله شماره ۱۱۷و ۱۳۱، لجنه ملّی نشر آثار، لانگنهاین آلمان، صص ۱۶۰ و ۱۸۳.
۲) قبل از آنکه اصطلاح Globalization (جهانی شدن) در فرهنگ عامه وارد گردد، اندیشمندان، ارباب جراید و مفسّرین سیاسی از اصطلاحاتی مانند Globalism (جهان گرائی)، Global integration (یگانگی جهانی)، Global interdependence (همبستگی جهانی)، Global Village(دهکده جهانی) وNew World Order(نظم جدید جهانی) سخن می گفتند. برای بحث و توضیح درباره این اصطلاحات به The Dictionary of 20th World Politics از انتشارات Henry Holt and company نیویورک، سال ۱۹۹۳، صص ۳۰۳، ۳۰۴، ۴۷۹، ۷۲۲ و همچنین به The Dictionary of World: A Reference Guide to concepts, Ideas and Institutions ، تألیف گراهام ایوانز و جفری نیونهام، از انتشارات Simon and Schuster ، نیویورک سال ۱۹۹۰، صص ۱۳۸-۳۹ و ۴۲۴-۲۵ مراجعه فرمائید.
۳) ساموئل هانتینگتون، کتاب The Clash of Civilization and Remaking of World Order، از انتشارات Simon and Schuster، نیویورک سال ۱۹۹۶، ص ۳۲۰.
در طی دهه گذشته تئوری روابط بین المللی پروفسور هانتینگتون به طور کامل و در سطح وسیعی مورد بحث قرار گرفته و از سوی جمعی قویاً محکوم گردیده، چه که کمک نموده است که همان نتایجی را که قصد اخطار آنر ا داشته تحقّق پذیرد. نویسنده این سطور این نظریّه را که برخورد بین تمدّن ها اجتناب ناپذیر می باشد قویّاً رد می نماید.
۴) حضرت بهاء الله، لوح مقصود، مجموعه ای از الواح جمال اقدس ابهی، لجنه نشر آثار، آلمان، ص ۹۸.
۵) قرن انوار، از انتشارات مرکز جهانی بهائی ص ۱۱۱.
۶) متفکّر معاصر، دیوید ایستون به ارتباط بین سیاست و اصول اخلاقی اشاره نموده است آنجائی که در تعریف سیاست می گوید: "روشی که با قدرت حاکمیّت ارزش ها را در جامعه تعیین می نماید." برای اطّلاع بیشتر در این زمینه، به کتاب A Systems Analysis of Political life ، تألیف دیوید ایستون از انتشارات John Wiley & sons، نیویورک سال ۱۹۶۵، ص ۲۱ مراجعه شود.
۷) حضرت ولیّ امرالله، نقل از کتابGuidance for Today and Tomorrow از مطبوعات بهائی، لندن سال ۱۹۷۳، ص ۱۶۷-۶۹.
۸) برای بحث کامل در مورد این تعالیم به کتاب فوق مراجعه گردد.
۹) بیت العدل اعظم، بیانیّه وعده صلح جهانی، مطبوعات بهائی، هند، ص ۳۸.
۱۰) حضرت بهاء الله، منتخباتی از آثار شماره ۱۱۷، ص ۱۵۹.
۱۱) اروین لازلو، کتاب You Can Change the World از انتشارات Positive News publishing Ltd سال ۲۰۰۲ ص ۱۶.
۱۲) جامعه بین المللی بهائی، اعلامیه Who is Writing the Future، مطبوعات بهائی، لندن، سال ۱۹۹۹، ص ۲.
۱۳) حضرت بهاء الله، لوح مقصود، مجموعه ای از الواح، ص ۱۰۲.
۱۴) مهاتما گاندی، نقل از کتاب The Sayings of Mohammad از انتشارات John Murray لندن، سال ۱۸۴۱، ص۷.
۱۵) هانز کونگ، کتاب Global Responsibility: in Search Of a New World Ethic ، از انتشارات Grossroad نیویورک، ۱۹۹۱، ص ۱۰۵.
۱۶) برای بحث درباره آگاهی جهانی به بیانیه Manifesto on Plannetary Consciousness از اروین لازلو که در اینترنت به آدرس ذیل آمده مراجعه شود:
http://www.club-of-pudapest.com/statements-pc-manifesto.htm
۱۷) حضرت عبدالبهاء، منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء شماره ۲۲۷، مطبوعات بهائی، هند، ص ۲۸۶.
۱۸) آلفرد زیمرن، The Study of International Relation، متن سخنرانی که در تاریخ ۲۰ فوریه ۱۹۳۱ در دانشگاه آکسفورد ایراد گردیده، از انتشارات Clarendon Press آکسفورد ۱۹۳۱، ص ۲۵.
۱۹) ویلیام بتلر ییتز، برای توضیح بیشتر به کتاب The Works of William Blake، جلد اوّل از انتشارات B.Quaritch ، سال ۱۸۹۳، ص ۲۱۲ مراجعه شود.
۲۰) دکتر اسلمنت، "بهاء الله و عصر جدید"، چاپ برزیل، ص ۴۹.
لینک مطلب:
http://www.negahsite.org/index.php?Itemid=15&id=416&option=com_content&task=view
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر