موسیقی و نقش آن در تعلیم و تربیت اطفال (قسمت اول)
فریده حاجی پور
کلیاتی درباره موسیقی و اهمیت آن:
حضرت عبدالبهاء می فرمایند: "... موسیقی یکی از مهم ترین هنرهاست... هنر موسیقی آسمانی و موثر است... موسیقی مائده روح و جان است... " (1)
فلاسفه قدیم نیز بر این عقیده بوده اند که موسیقی هنری آسمانی و از افلاک است. پیروان نظریه فیثاغورث که اصل وجود را عدد می دانستند بر این عقیده بودند که " ... فواصل کُرات از یکدیگر به نسبت فواصل اعداد است که آوازها را می سازد و از گردش آن نغمه ای ساز می شود که روح عالم است و این نغمه را گوشهای مردمان به علت عدم استعداد یا نداشتن عادت نمی تواند بشنود و در حقیقت لحن موسیقی روح عالم وجود است." (2)
افلاطون نیز علم موسیقی را "مبدأ کلّ علوم" می داند و ارسطو نیز عقیده داشت که موسیقی طبایع پرهیجان و منقلب را آرام می بخشد و چون داروی مسکّن، التهاب درونی را تسکین می دهد." (3)
به طور کلی اکثر علماء و فلاسفه به تأثیر نغمات موسیقی در روح انسان اعتراف نموده و عقیده داشتند که چون اثر موسیقی کاملاً حقیقی است باید در تربیت کودکان از آن استفاده کرد.
در امر بهائی، همچنانکه مسئله تعلیم و تربیت اطفال مورد اهمیت قرار دارد، نقش موسیقی نیز به عنوان وسیله ای جهت تعلیم و تربیت مورد توجه است. حضرت عبدالبهاء در این مورد می فرمایند: " موسیقی را کیفیت شگفت انگیزی است که قلوب اطفال را شدیداً متأثر می سازد... قریحه و استعداد طبیعی که در نهاد اطفال مودوع است به سبب موسیقی به عرصۀ ظهور و بروز آید." (4)
در مورد حدّ استفاده از موسیقی و به طور کلی ممدوحیّت یا مذمومیّت آن، بین حکما و متخصصین اختلاف است. اما اکثریت معتقدند که اگر استفاده از این هنر در حدّ اعتدال باشد نه تنها اثر نامناسبی ندارد بلکه تأثیر نیکو در روح و روان انسان خواهد داشت. از آنجا که به عقیدۀ بعضی، موسیقی از آزادترین هنرها محسوب و دارای گسترۀ وسیعی است می توان از آن در جهت پیشبرد اهداف انسانی و برانگیختن احساسات غیر انسانی نیز بهره جست. حضرت عبدالبهاء در بیانی که مؤید این قول است می فرمایند: " ... پس با هر نیّتی که در قلبتان باشد به موسیقی گوش فرا دهید، آن نیّت افزون گردد... " (5)
" نوای موسیقی و نغمات، قلوب منجذبه را حیات می بخشد و لیکن نفوسِ منهمک در شهوات را به سوی هوی و هوس کشاند." (6)
به طور کلی در دیانت بهائی، موسیقی ای که انسان را از حدّ ادب و وقار خارج می کند، منع شده است. حضرت ولی امرالله (شوقی افندی) نیز در یکی از توقیعات مبارکه می فرمایند: " ... موسیقی بدون شک قسمت مهمی از برنامۀ اجتماعات بهائی است... ولی یاران در این باره و دربارۀ دیگر امور، نباید از حدّ اعتدال خارج گردند..." (7)
اهمیت لحن خوش و ارتباط آن با روحانیّت:
استفاده از لحن خوش در قرائت کلمات و آیات الهی از روزگاران کهن تا به حال مرسوم بوده است و برای اینکه بیانات الهی و حتی کلمات بزرگان، از تأثیر بیشتری برخوردار باشد، آن را به آواز و صوت خوش مزیّن می نموده اند.
محقَّق است که لحن خوش در قلب و روح انسان اثر می گذارد، چنانکه حضرت عبدالبهاء می فرمایند: " آهنگ و آواز، رِزق ِ روحانی قلوب و ارواح است." (8) و نیز می فرمایند: " آیات الهی خواه به صورت راز و نیاز و خواه دعا و مناجات باشد، وقتی با صوت و لحن خوشی تلاوت شود، بسیار موثّرتر است." (9)
روایات و حکایات متعددی در کتب و صحف ادیان قبل مشاهده می شود که نشانگر آن است که لحن موسیقی با روح انسان و در نتیجه روحانیات، ارتباط ناگسستنی دارد. از جمله، حدیثی از امام رضا (ع) نقل شده است که می فرمایند: " قرآن را با حُسن صوت خود نیکو گردانید... زیرا حُسن صوت، حُسن قرآن را زیادت می گرداند." (10)
حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس در لزوم قرئت آثار الهی به لحن خوش توسط اطفال می فرمایند: " عَلّمنا ذُریّاتکم ما نُزِّلَ مِنْ سَماءِ العَظَمَةِ وَ الاِقْتِدارِ وَ لِیَقْرَئوا اَلواحَ الرّحْمن بِاَحْسَنِ الاَلْحان..." (11) و نیز حضرت عبدالبهاء می فرمایند: "... و به آنها (کودکان) بیاموزید که با لحنی دلپذیر و موثر بخوانند..." (12) مهم ترین اثراتی که لحن خوش در افراد انسانی، به خصوص اطفال دارد، اولاً در ارتقاء ارواح به عوالم روحانی و ثانیاً در تبلیغ و جذب نفوس به امر الهی می باشد. به طوری که از لحاظ روانشناسی ثابت شده، اطفال در سنین طفولیت دارای احساساتی پاک و رقیق هستند و بسیار از محیط خارج تاثیر پذیرند، لذا تلاوت الواح و آثار به لحن خوش در ایشان بسیار مؤثّر می افتد و روحانیّت کلام الهی، قلوبشان را تسخیر خواهد نمود. چنانکه در مقام تلاوت آیات به لحن خوش، حضرت بهاءالله می فرمایند: " قُل انّها تَجْذبُ الْقُلوبَ الصّافیةَ اِلی العَوالِمِ الرّوحانیةَ الّتی لاتُعَبِرَ بِالعِبارَة وَ لاتُشارُ بِالاِشارَة..." (13)
به طور کلی تمامی مذاهب و ادیان سلف از قدرت موسیقی در جهت تبلیغ دیانت استفاده می نموده اند. در دیانت بهائی، نیر نُصوص متعددی درباره این امر بیان گردیده است. چنانکه حضرت بهاءالله می فرمایند: " اِنّ الّذی اَخَذْتَهُ جَذْبُ مَحَبّةِ اِسمیَ الرّحمن اِنّه یَقْرأ آیاتِ الله عَلی شَأن تَنْجذبُ بِهِ اَفْئِدَة الرّاقدین." (14)
و نیز حضرت عبدلبهاء می فرمایند: " جمال قِدَم (از القاب حضرت بهاءالله) در بدایت ورود خویش به سِجن عکّا کراراً به این بیان ناطق بودند که اگر در بین مجاورین کسانی بودند که قادر به نواختن یکی از آلات موسیقی از قبیل نی یا چنگ بودند و یا می توانستند بخوانند همه مفتون و مجذوب می شدند" (15) و در یکی از توقیعات مبارک حضرت ولی امرالله به قلم منشی ایشان آمده است: "حضرتشان امیدوارند که با استعانت از موسیقی، شما قادر شوید که پیام الهی را به مردم ابلاغ نمائید و قلوبشان را مجذوب سازید." (16)
بنابراین بهتر است که اطفال از کودکی به تعلیم این فن و نیز تلاوت الواح و آثار به لحن خوش بپردازند تا بتوانند به واسطۀ این گنجینه های هنر، ندای امر الهی را به گوش جمیع برسانند و سبب جذب قلوب و ایقان و ایمان نفوس به ظهور مبارک گردند.
تاثیر موسیقی در روان کودکان و امور تعلیم و تربیت:
موسیقی به طور مستقیم با احساسات و عواطف شنونده ارتباط دارد و به این سبب الحان آن دارای کاربردهای وسیع و متنوع می باشد. امروزه از موسیقی استفاده های گوناگونی می کنند از جمله، در مراکز آموزشی و تربیتی و نیز در کلینیک های روان درمانی از روش موسیقی درمانی بهره می گیرند. اما آنچه در این مبحث مورد نظر می باشد تأثیر موسیقی در مسائل آموزشی و تربیتی کودکان است که در اینجا به ذکر تعدادی از این اثرات پرداخته می شود.
از جمله اثرات موسیقی در کودکان، برای ایجاد آرامش و خواب راحت اطفال است. طفل ممکن است در اثر بد خوابیدن که در نتیجه احساس عدم امنیّت و آرامش به هنگام خواب ایجاد می گردد، شخصیتی مضطرب و ناآرام و پرخاشگر شود. آواز لالائی مادران که از قدیم الایام تا به حال مرسوم بوده، در ایجاد آرامش به هنگام خواب کودک نقش به سزائی دارد و بسیاری از روان شناسان این امر را تایید نموده اند. به طور کلی صوت موزون به همراه آهنگ در روان کودکان تاثیر می گذارد و حتی طی آزمایشاتی که دانشمندان انجام داده اند ثابت شده است که آوازهائی که مادر در دوران جنینی طفل با خود زمزمه می کرده و یا آهنگ هایی را که استماع می نموده است بر روی مغز طفل بعد از تولد نسبت به شنیدن آن آواز یا آهنگ خاص از خود عکس العمل نشان داده است و فی المثل اگر ناآرامی می کرده است، آرامش خاصی به او دست داده و با احساس اطمینان به خواب می رود. حتی کودکان زمانی که در گهواره هستند نسبت به موسیقی عکس العمل بدنی نشان می دهند." (17)
حضرت عبدالبهاء نیز در بیانی می فرمایند: " اما در وقت خواب اطفال، اُمّهات باید غزلیات جمال مبارک را بخوانند تا از سنین طفولیت، این اطفال به آیات هُدی تربیت شوند." (18)
از دیگر اثرات موسیقی، در بازی و تحرّک و نشاط کودکان می باشد. یکی از وسایلی که از آن می توان در جهت ثمربخش تر شدن بازی کودکان بهره برد، استفاده از آواز و موسیقی به هنگام بازی می باشد. چه که وقتی موزیک و شعری همراه با آواز باشد به خاطر لذّتی که آواز و موسیقی در آنان ایجاد می نماید خود به خود مطالبی را که در بازی، به خصوص " بازی های آموزشی" مد نظر است، بهتر فرا می گیرند.
به هر حال موسیقی در ایجاد نشاط و شادی در اطفال موثر است و آنها را به جنب و جوش وا می دارد، حتی ثابت شده است که کودکان خردسال نیز در برابر شنیدن آهنگ های ریتمیک و یا ضربی، حرکات موزون و متناسب با آهنگ انجام می داده اند. پس اگر می خواهیم کودکان امروز و جوانان آتیه، سرزنده و با نشاط و دارای سُرور باطنی باشند و بتوانند به مدد سرور روحانی سبب جذب نفوس و تقلیب قلوب گردند، چنانکه تنها راه این است که از کودکی محیطی با نشاط برای کودکان فراهم آوریم که موسیقی یکی از بهترین وسایل حُصول به این امر است.
حضرت عبدالبهاء می فرمایند:" انسان باید اوّل خود مسرور منجذب باشد تا بتواند دیگران را مُنقلب نماید..." (19)
تأثیر دیگر موسیقی در خلاقیت و تقویت قوای فکری کودکان می باشد. حضرت عبدالبهاء می فرمایند: "قریحه و استعدادات طبیعی که در نهاد اطفال مودوع است به سبب موسیقی به عرصۀ ظهور و بروز آید." (20) در ضمیر هر کودکی استعدادات بالقوّه ای نهفته است که با تعلیم و تربیت صحیح از قوّه به فعل آمده و آشکار می شوند. هر کودکی از جهتی نیاز به کمک دارد تا بتواند قوای نهانی خود را کشف کند و پیشرفت نماید. موسیقی یکی از وسایلی است که باعث بروز خلاقیت در کودکان می شود. این خلاقیت ممکن است در دو زمینه آشکار شود، یعنی یا در زمینه خود موسیقی باشد که سبب پیشرفت هنری کودک در همان مورد خاص شود و یا ممکن است در دو زمینه آشکار شود یعنی یا در زمینه خود موسیقی باشد که سبب پیشرفت هنری کودک در همان مورد خاص شود و یا ممکن است در جهت کشف استعدادهای دیگر کودک باشد و باعث تقویت قوّۀ ذوق، تخیّل و آفرینندگی او در دیگر موارد مورد علاقۀ وی گردد. محققین در طی آزمایشانی که بر روی بعضی کودکان گوشه گیر و غیر فعال انجام داده اند، با استفاده از علاقه کودک به آموزش موسیقی موفق شده اند بعد از مدتی کودک را از حالت گوشه گیری و خمودت بیرون آورده و اعتماد به نفس و آرامش را در او به وجود بیاورند و به این وسیله افکار بیهوده و خیال ورزی های باطل از ذهن طفل خارج شده و توانسته است در موارد آموزشی دیگر نیز پیشرفت نماید. (21)
به طور کلی هنگامی که کودک احساس می کند که محیط اطرافش او را فردی لایق و مؤثر می داند، این احساس سبب می شود که قدرت خلاقیت او افزایش یابد. از طریق آموزش موسیقی به کودکن و تشویق آنان در این امر می توان احساس لیاقت و مثمر ثمر بودن را به آنها القاء کرد. افلاطون نیز موسیقی را برای نشو و نما لازم شمرده و معتقد بوده است که این هنر "بر دقّت هوش، مشاهده و استنباط و عواطف روحی بشر می افزاید" (22)
حضرت ولی امرالله نیز در یکی از بیاناتشان می فرمایند: " ... چون موسیقی یکی از هنرها محسوب می شود در پرورش قوای فکری و روحی انسان اثر دارد." (23)
دیگر از اثرات موسیقی در امر یادگیری و تفهیم دروس آموزشی می باشد. موضوع "یادگیری" از مباحث اصلی و اساسی تعلیم و تربیت است و مکاتب مختلف روانشناسی روش های متنوعی را برای یادگیری سریعتر و بهتر آزمایش و پیشنهاد کرده اند که هر یک از این روشها در شرایط خاصی کاربرد دارد. موسیقی، به عنوان یک عامل "تقویت کننده و محرّک عاطفی" در رشد و یادگیری کودک نقش عمده ای دارد و در سالیان بعد هم می توان از این عامل برای هرچه بهتر شدن فرایند یادگیری بهره جست. یکی دیگر از عوامل موفقیت انسان در یادگری، کسب مهارت در به کار بردن حواس می باشد چه که برای کمک به یادگیری باید حواس مختلف در آدمی تقویت شود از جمله این حواس، حس شنوایی است که تقویت آن به وسیله شنیدن صداهای گوناگون و نیز آوازها و آهنگهای مختلف در کودکی حاصل می شود. در کودکان و محصلین بزرگتر، موسیقی وسیله ای است که درک مطالب را برای آنها سریعتر می کند و سطح فکر کودکان را بالا برده و پایه اطلاعات آنها را برای فهم مسائل و مطالب دیگر محکم می کند. همچنین هنگامی که بحث در مورد مسائل انتزاعی تر است که کودک احتیاج به تمرکز فکر و دقت بیشتر دارد، برای اینکه بازدهی آموزشی بیشتر شد، می توان قبل از شروع درس قطعه ای موسیقی نواخت تا اذهان آمادگی یابد و تمرکز حواس حاصل شود. این روش، از قدیم مرسوم بوده است، چنانکه حضرت عبدالبهاء می فرمایند: " اگر شخص بخواهد خطابه ای ایراد نماید پس از استماع نغمات موسیقی، خطابۀ او مؤثّرتر خواهد افتاد."
یونانیان قدیم و فلاسفه ایران، خطابه های خود را به ترتیب ذیل ایراد می کردند: " اول نغمات موسیقی می نواختند و وقتی مستمعین قابلیت درک بیشتری پیدا می کردند، آناً آلت موسیقی را رها کرده و به ایراد خطابه می پرداختند" (24)
البته کیفیت استفاده از این روش بر عهده کسانی است که در این مورد تخصص دارند. به هر صورت می توان این روش را حداقل در یادگیری مطالب در کلاسهای نونهالان و درس اخلاق اطفال بهائی تعمیم داد.
و بالاخره اثر موسیقی در کار و نظم و انضباط می باشد. معمولاً اطفال از حدود سن 7-6 ماهگی ویژگی های کار و نظم و انضباط در فعالیت هایشان نمودار می شود. کودکان در این سنین فقط به بازی یعنی فعالیت بدون نتیجۀ مطلوب اهمیت نمی دهند بلکه به سوی مرحلۀ فعالیت برای نتیجۀ مطلوب (کار) تمایل پیدا می کنند از دیر باز انسان دریافته که صداهای منظم در تهییج فعالیت و تنظیم کار او تاثیر دارند و از آن هنگام بوده است که برای انجام کارهای سنگین با آواز موزون بر قدرت و نظم کار خود می افزوده است. حتی با استفاده از وزنهای منظم موسیقی و تاثیری که در جریان خون و تنفس آدمی و برانگیختن هیجانات دارد، آهنگهای حماسی و نظامی ساخته شده است که سبب تقویت قوای سپاهیان گردد و آنان را در بحبوحۀ خطرات به میدان جنگ می کشاند. (25)
اما موسیقی به طور کلی سبب می شود که انسان از کار یکنواخت خسته نشده و به صرف انرژی کمتری، کار بیشتری بپردازد. حتی این تاثیر در حیوانات نیز مشاهده شده است. به طوریکه شترها در برابر آهنگی به نام "حدی" – آهنگی که اعراب برای شترها در راه و کاروان می خوانند- رنج راه و حتی تشنگی خود را از یاد می برند و مسافات زیادی را تا مقصد بدون احساس تشنگی و خستگی طی می کنند.
امروزه در کارخانه ها و کارگاه های کشورهای پیشرفته، از موسیقی در جهت ایجاد نظم و ترتیب در کارها استفاده می کنند، اما نظم و ترتیبی که بیشتر به جنب و جوش و حرکت متمایل باشد نه به آرامش و انبساط، تا بتواند محرک کار و کوشش بیشتری شود. با این وصف می توان با استفاده از موسیقی، هنگامی که موقعیت ایجاب می کند که کودکان به انجام کاری بپردازند و یا آن کار را تعلیم بگیرند، برای تقویت قوای آنان و ایجاد نظم و ترتیب و حسّ شادابی و عدم خستگی، از نغمات موسیقی یا آواز های دسته جمعی مدد گرفت.
(ادامه دارد...)
-----------------------
منبع:
پیام بهائی سال بیست و پنجم، شماره 286-285
فریده حاجی پور
کلیاتی درباره موسیقی و اهمیت آن:
حضرت عبدالبهاء می فرمایند: "... موسیقی یکی از مهم ترین هنرهاست... هنر موسیقی آسمانی و موثر است... موسیقی مائده روح و جان است... " (1)
فلاسفه قدیم نیز بر این عقیده بوده اند که موسیقی هنری آسمانی و از افلاک است. پیروان نظریه فیثاغورث که اصل وجود را عدد می دانستند بر این عقیده بودند که " ... فواصل کُرات از یکدیگر به نسبت فواصل اعداد است که آوازها را می سازد و از گردش آن نغمه ای ساز می شود که روح عالم است و این نغمه را گوشهای مردمان به علت عدم استعداد یا نداشتن عادت نمی تواند بشنود و در حقیقت لحن موسیقی روح عالم وجود است." (2)
افلاطون نیز علم موسیقی را "مبدأ کلّ علوم" می داند و ارسطو نیز عقیده داشت که موسیقی طبایع پرهیجان و منقلب را آرام می بخشد و چون داروی مسکّن، التهاب درونی را تسکین می دهد." (3)
به طور کلی اکثر علماء و فلاسفه به تأثیر نغمات موسیقی در روح انسان اعتراف نموده و عقیده داشتند که چون اثر موسیقی کاملاً حقیقی است باید در تربیت کودکان از آن استفاده کرد.
در امر بهائی، همچنانکه مسئله تعلیم و تربیت اطفال مورد اهمیت قرار دارد، نقش موسیقی نیز به عنوان وسیله ای جهت تعلیم و تربیت مورد توجه است. حضرت عبدالبهاء در این مورد می فرمایند: " موسیقی را کیفیت شگفت انگیزی است که قلوب اطفال را شدیداً متأثر می سازد... قریحه و استعداد طبیعی که در نهاد اطفال مودوع است به سبب موسیقی به عرصۀ ظهور و بروز آید." (4)
در مورد حدّ استفاده از موسیقی و به طور کلی ممدوحیّت یا مذمومیّت آن، بین حکما و متخصصین اختلاف است. اما اکثریت معتقدند که اگر استفاده از این هنر در حدّ اعتدال باشد نه تنها اثر نامناسبی ندارد بلکه تأثیر نیکو در روح و روان انسان خواهد داشت. از آنجا که به عقیدۀ بعضی، موسیقی از آزادترین هنرها محسوب و دارای گسترۀ وسیعی است می توان از آن در جهت پیشبرد اهداف انسانی و برانگیختن احساسات غیر انسانی نیز بهره جست. حضرت عبدالبهاء در بیانی که مؤید این قول است می فرمایند: " ... پس با هر نیّتی که در قلبتان باشد به موسیقی گوش فرا دهید، آن نیّت افزون گردد... " (5)
" نوای موسیقی و نغمات، قلوب منجذبه را حیات می بخشد و لیکن نفوسِ منهمک در شهوات را به سوی هوی و هوس کشاند." (6)
به طور کلی در دیانت بهائی، موسیقی ای که انسان را از حدّ ادب و وقار خارج می کند، منع شده است. حضرت ولی امرالله (شوقی افندی) نیز در یکی از توقیعات مبارکه می فرمایند: " ... موسیقی بدون شک قسمت مهمی از برنامۀ اجتماعات بهائی است... ولی یاران در این باره و دربارۀ دیگر امور، نباید از حدّ اعتدال خارج گردند..." (7)
اهمیت لحن خوش و ارتباط آن با روحانیّت:
استفاده از لحن خوش در قرائت کلمات و آیات الهی از روزگاران کهن تا به حال مرسوم بوده است و برای اینکه بیانات الهی و حتی کلمات بزرگان، از تأثیر بیشتری برخوردار باشد، آن را به آواز و صوت خوش مزیّن می نموده اند.
محقَّق است که لحن خوش در قلب و روح انسان اثر می گذارد، چنانکه حضرت عبدالبهاء می فرمایند: " آهنگ و آواز، رِزق ِ روحانی قلوب و ارواح است." (8) و نیز می فرمایند: " آیات الهی خواه به صورت راز و نیاز و خواه دعا و مناجات باشد، وقتی با صوت و لحن خوشی تلاوت شود، بسیار موثّرتر است." (9)
روایات و حکایات متعددی در کتب و صحف ادیان قبل مشاهده می شود که نشانگر آن است که لحن موسیقی با روح انسان و در نتیجه روحانیات، ارتباط ناگسستنی دارد. از جمله، حدیثی از امام رضا (ع) نقل شده است که می فرمایند: " قرآن را با حُسن صوت خود نیکو گردانید... زیرا حُسن صوت، حُسن قرآن را زیادت می گرداند." (10)
حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس در لزوم قرئت آثار الهی به لحن خوش توسط اطفال می فرمایند: " عَلّمنا ذُریّاتکم ما نُزِّلَ مِنْ سَماءِ العَظَمَةِ وَ الاِقْتِدارِ وَ لِیَقْرَئوا اَلواحَ الرّحْمن بِاَحْسَنِ الاَلْحان..." (11) و نیز حضرت عبدالبهاء می فرمایند: "... و به آنها (کودکان) بیاموزید که با لحنی دلپذیر و موثر بخوانند..." (12) مهم ترین اثراتی که لحن خوش در افراد انسانی، به خصوص اطفال دارد، اولاً در ارتقاء ارواح به عوالم روحانی و ثانیاً در تبلیغ و جذب نفوس به امر الهی می باشد. به طوری که از لحاظ روانشناسی ثابت شده، اطفال در سنین طفولیت دارای احساساتی پاک و رقیق هستند و بسیار از محیط خارج تاثیر پذیرند، لذا تلاوت الواح و آثار به لحن خوش در ایشان بسیار مؤثّر می افتد و روحانیّت کلام الهی، قلوبشان را تسخیر خواهد نمود. چنانکه در مقام تلاوت آیات به لحن خوش، حضرت بهاءالله می فرمایند: " قُل انّها تَجْذبُ الْقُلوبَ الصّافیةَ اِلی العَوالِمِ الرّوحانیةَ الّتی لاتُعَبِرَ بِالعِبارَة وَ لاتُشارُ بِالاِشارَة..." (13)
به طور کلی تمامی مذاهب و ادیان سلف از قدرت موسیقی در جهت تبلیغ دیانت استفاده می نموده اند. در دیانت بهائی، نیر نُصوص متعددی درباره این امر بیان گردیده است. چنانکه حضرت بهاءالله می فرمایند: " اِنّ الّذی اَخَذْتَهُ جَذْبُ مَحَبّةِ اِسمیَ الرّحمن اِنّه یَقْرأ آیاتِ الله عَلی شَأن تَنْجذبُ بِهِ اَفْئِدَة الرّاقدین." (14)
و نیز حضرت عبدلبهاء می فرمایند: " جمال قِدَم (از القاب حضرت بهاءالله) در بدایت ورود خویش به سِجن عکّا کراراً به این بیان ناطق بودند که اگر در بین مجاورین کسانی بودند که قادر به نواختن یکی از آلات موسیقی از قبیل نی یا چنگ بودند و یا می توانستند بخوانند همه مفتون و مجذوب می شدند" (15) و در یکی از توقیعات مبارک حضرت ولی امرالله به قلم منشی ایشان آمده است: "حضرتشان امیدوارند که با استعانت از موسیقی، شما قادر شوید که پیام الهی را به مردم ابلاغ نمائید و قلوبشان را مجذوب سازید." (16)
بنابراین بهتر است که اطفال از کودکی به تعلیم این فن و نیز تلاوت الواح و آثار به لحن خوش بپردازند تا بتوانند به واسطۀ این گنجینه های هنر، ندای امر الهی را به گوش جمیع برسانند و سبب جذب قلوب و ایقان و ایمان نفوس به ظهور مبارک گردند.
تاثیر موسیقی در روان کودکان و امور تعلیم و تربیت:
موسیقی به طور مستقیم با احساسات و عواطف شنونده ارتباط دارد و به این سبب الحان آن دارای کاربردهای وسیع و متنوع می باشد. امروزه از موسیقی استفاده های گوناگونی می کنند از جمله، در مراکز آموزشی و تربیتی و نیز در کلینیک های روان درمانی از روش موسیقی درمانی بهره می گیرند. اما آنچه در این مبحث مورد نظر می باشد تأثیر موسیقی در مسائل آموزشی و تربیتی کودکان است که در اینجا به ذکر تعدادی از این اثرات پرداخته می شود.
از جمله اثرات موسیقی در کودکان، برای ایجاد آرامش و خواب راحت اطفال است. طفل ممکن است در اثر بد خوابیدن که در نتیجه احساس عدم امنیّت و آرامش به هنگام خواب ایجاد می گردد، شخصیتی مضطرب و ناآرام و پرخاشگر شود. آواز لالائی مادران که از قدیم الایام تا به حال مرسوم بوده، در ایجاد آرامش به هنگام خواب کودک نقش به سزائی دارد و بسیاری از روان شناسان این امر را تایید نموده اند. به طور کلی صوت موزون به همراه آهنگ در روان کودکان تاثیر می گذارد و حتی طی آزمایشاتی که دانشمندان انجام داده اند ثابت شده است که آوازهائی که مادر در دوران جنینی طفل با خود زمزمه می کرده و یا آهنگ هایی را که استماع می نموده است بر روی مغز طفل بعد از تولد نسبت به شنیدن آن آواز یا آهنگ خاص از خود عکس العمل نشان داده است و فی المثل اگر ناآرامی می کرده است، آرامش خاصی به او دست داده و با احساس اطمینان به خواب می رود. حتی کودکان زمانی که در گهواره هستند نسبت به موسیقی عکس العمل بدنی نشان می دهند." (17)
حضرت عبدالبهاء نیز در بیانی می فرمایند: " اما در وقت خواب اطفال، اُمّهات باید غزلیات جمال مبارک را بخوانند تا از سنین طفولیت، این اطفال به آیات هُدی تربیت شوند." (18)
از دیگر اثرات موسیقی، در بازی و تحرّک و نشاط کودکان می باشد. یکی از وسایلی که از آن می توان در جهت ثمربخش تر شدن بازی کودکان بهره برد، استفاده از آواز و موسیقی به هنگام بازی می باشد. چه که وقتی موزیک و شعری همراه با آواز باشد به خاطر لذّتی که آواز و موسیقی در آنان ایجاد می نماید خود به خود مطالبی را که در بازی، به خصوص " بازی های آموزشی" مد نظر است، بهتر فرا می گیرند.
به هر حال موسیقی در ایجاد نشاط و شادی در اطفال موثر است و آنها را به جنب و جوش وا می دارد، حتی ثابت شده است که کودکان خردسال نیز در برابر شنیدن آهنگ های ریتمیک و یا ضربی، حرکات موزون و متناسب با آهنگ انجام می داده اند. پس اگر می خواهیم کودکان امروز و جوانان آتیه، سرزنده و با نشاط و دارای سُرور باطنی باشند و بتوانند به مدد سرور روحانی سبب جذب نفوس و تقلیب قلوب گردند، چنانکه تنها راه این است که از کودکی محیطی با نشاط برای کودکان فراهم آوریم که موسیقی یکی از بهترین وسایل حُصول به این امر است.
حضرت عبدالبهاء می فرمایند:" انسان باید اوّل خود مسرور منجذب باشد تا بتواند دیگران را مُنقلب نماید..." (19)
تأثیر دیگر موسیقی در خلاقیت و تقویت قوای فکری کودکان می باشد. حضرت عبدالبهاء می فرمایند: "قریحه و استعدادات طبیعی که در نهاد اطفال مودوع است به سبب موسیقی به عرصۀ ظهور و بروز آید." (20) در ضمیر هر کودکی استعدادات بالقوّه ای نهفته است که با تعلیم و تربیت صحیح از قوّه به فعل آمده و آشکار می شوند. هر کودکی از جهتی نیاز به کمک دارد تا بتواند قوای نهانی خود را کشف کند و پیشرفت نماید. موسیقی یکی از وسایلی است که باعث بروز خلاقیت در کودکان می شود. این خلاقیت ممکن است در دو زمینه آشکار شود، یعنی یا در زمینه خود موسیقی باشد که سبب پیشرفت هنری کودک در همان مورد خاص شود و یا ممکن است در دو زمینه آشکار شود یعنی یا در زمینه خود موسیقی باشد که سبب پیشرفت هنری کودک در همان مورد خاص شود و یا ممکن است در جهت کشف استعدادهای دیگر کودک باشد و باعث تقویت قوّۀ ذوق، تخیّل و آفرینندگی او در دیگر موارد مورد علاقۀ وی گردد. محققین در طی آزمایشانی که بر روی بعضی کودکان گوشه گیر و غیر فعال انجام داده اند، با استفاده از علاقه کودک به آموزش موسیقی موفق شده اند بعد از مدتی کودک را از حالت گوشه گیری و خمودت بیرون آورده و اعتماد به نفس و آرامش را در او به وجود بیاورند و به این وسیله افکار بیهوده و خیال ورزی های باطل از ذهن طفل خارج شده و توانسته است در موارد آموزشی دیگر نیز پیشرفت نماید. (21)
به طور کلی هنگامی که کودک احساس می کند که محیط اطرافش او را فردی لایق و مؤثر می داند، این احساس سبب می شود که قدرت خلاقیت او افزایش یابد. از طریق آموزش موسیقی به کودکن و تشویق آنان در این امر می توان احساس لیاقت و مثمر ثمر بودن را به آنها القاء کرد. افلاطون نیز موسیقی را برای نشو و نما لازم شمرده و معتقد بوده است که این هنر "بر دقّت هوش، مشاهده و استنباط و عواطف روحی بشر می افزاید" (22)
حضرت ولی امرالله نیز در یکی از بیاناتشان می فرمایند: " ... چون موسیقی یکی از هنرها محسوب می شود در پرورش قوای فکری و روحی انسان اثر دارد." (23)
دیگر از اثرات موسیقی در امر یادگیری و تفهیم دروس آموزشی می باشد. موضوع "یادگیری" از مباحث اصلی و اساسی تعلیم و تربیت است و مکاتب مختلف روانشناسی روش های متنوعی را برای یادگیری سریعتر و بهتر آزمایش و پیشنهاد کرده اند که هر یک از این روشها در شرایط خاصی کاربرد دارد. موسیقی، به عنوان یک عامل "تقویت کننده و محرّک عاطفی" در رشد و یادگیری کودک نقش عمده ای دارد و در سالیان بعد هم می توان از این عامل برای هرچه بهتر شدن فرایند یادگیری بهره جست. یکی دیگر از عوامل موفقیت انسان در یادگری، کسب مهارت در به کار بردن حواس می باشد چه که برای کمک به یادگیری باید حواس مختلف در آدمی تقویت شود از جمله این حواس، حس شنوایی است که تقویت آن به وسیله شنیدن صداهای گوناگون و نیز آوازها و آهنگهای مختلف در کودکی حاصل می شود. در کودکان و محصلین بزرگتر، موسیقی وسیله ای است که درک مطالب را برای آنها سریعتر می کند و سطح فکر کودکان را بالا برده و پایه اطلاعات آنها را برای فهم مسائل و مطالب دیگر محکم می کند. همچنین هنگامی که بحث در مورد مسائل انتزاعی تر است که کودک احتیاج به تمرکز فکر و دقت بیشتر دارد، برای اینکه بازدهی آموزشی بیشتر شد، می توان قبل از شروع درس قطعه ای موسیقی نواخت تا اذهان آمادگی یابد و تمرکز حواس حاصل شود. این روش، از قدیم مرسوم بوده است، چنانکه حضرت عبدالبهاء می فرمایند: " اگر شخص بخواهد خطابه ای ایراد نماید پس از استماع نغمات موسیقی، خطابۀ او مؤثّرتر خواهد افتاد."
یونانیان قدیم و فلاسفه ایران، خطابه های خود را به ترتیب ذیل ایراد می کردند: " اول نغمات موسیقی می نواختند و وقتی مستمعین قابلیت درک بیشتری پیدا می کردند، آناً آلت موسیقی را رها کرده و به ایراد خطابه می پرداختند" (24)
البته کیفیت استفاده از این روش بر عهده کسانی است که در این مورد تخصص دارند. به هر صورت می توان این روش را حداقل در یادگیری مطالب در کلاسهای نونهالان و درس اخلاق اطفال بهائی تعمیم داد.
و بالاخره اثر موسیقی در کار و نظم و انضباط می باشد. معمولاً اطفال از حدود سن 7-6 ماهگی ویژگی های کار و نظم و انضباط در فعالیت هایشان نمودار می شود. کودکان در این سنین فقط به بازی یعنی فعالیت بدون نتیجۀ مطلوب اهمیت نمی دهند بلکه به سوی مرحلۀ فعالیت برای نتیجۀ مطلوب (کار) تمایل پیدا می کنند از دیر باز انسان دریافته که صداهای منظم در تهییج فعالیت و تنظیم کار او تاثیر دارند و از آن هنگام بوده است که برای انجام کارهای سنگین با آواز موزون بر قدرت و نظم کار خود می افزوده است. حتی با استفاده از وزنهای منظم موسیقی و تاثیری که در جریان خون و تنفس آدمی و برانگیختن هیجانات دارد، آهنگهای حماسی و نظامی ساخته شده است که سبب تقویت قوای سپاهیان گردد و آنان را در بحبوحۀ خطرات به میدان جنگ می کشاند. (25)
اما موسیقی به طور کلی سبب می شود که انسان از کار یکنواخت خسته نشده و به صرف انرژی کمتری، کار بیشتری بپردازد. حتی این تاثیر در حیوانات نیز مشاهده شده است. به طوریکه شترها در برابر آهنگی به نام "حدی" – آهنگی که اعراب برای شترها در راه و کاروان می خوانند- رنج راه و حتی تشنگی خود را از یاد می برند و مسافات زیادی را تا مقصد بدون احساس تشنگی و خستگی طی می کنند.
امروزه در کارخانه ها و کارگاه های کشورهای پیشرفته، از موسیقی در جهت ایجاد نظم و ترتیب در کارها استفاده می کنند، اما نظم و ترتیبی که بیشتر به جنب و جوش و حرکت متمایل باشد نه به آرامش و انبساط، تا بتواند محرک کار و کوشش بیشتری شود. با این وصف می توان با استفاده از موسیقی، هنگامی که موقعیت ایجاب می کند که کودکان به انجام کاری بپردازند و یا آن کار را تعلیم بگیرند، برای تقویت قوای آنان و ایجاد نظم و ترتیب و حسّ شادابی و عدم خستگی، از نغمات موسیقی یا آواز های دسته جمعی مدد گرفت.
(ادامه دارد...)
-----------------------
منبع:
پیام بهائی سال بیست و پنجم، شماره 286-285
مدت ها بود که دنبال مطلبی در این باره می گشتم، دستتان درد نکند. وب لاگ شما حقاقتا" مطالب بسیار متنوع و جالبی را پوشش می دهد. با تشکر بسیار از زحمات شما
پاسخحذفمن هم مدت هاست که به صورت مرتب به وبلاگ های "آوای دوست" سر می زنم. واقعاً زحمات بسیاری برای برپایی چنین وبلاگ کاملی کشیده می شود. واقعاً دست مریزاد.
پاسخحذفکاملیا