۱۳۸۷-۰۴-۱۹

تجدید و تکامل ادیان

اصول اعتقادیتجدید و تکامل ادیان

خداوند محض محبت انسان را آفرید و برای هدایت او، پیامبرانی را می فرستد تا در هر زمان، مطابق با نیاز بشر، تعالیم جدیدی را برای رشد و تعالی انسان به ارمغان آورند. انسان به سبب ذات انسانی خود ناقص و خطاپذیر است و برای رسیدن به کمال و تعالی محتاج به هدایت الهی است بنابراین ظهور ادیان نمی تواند متوقف شود زیرا انسان همواره و در هر دورانی همچنان به تعالیم آسمانی و ارتباط با خالق خود نیازمند است.

ادیان آسمانی برای انسان نازل می شوند و به ناچار تحت قواعد عالم خاک قرار می گیرند به این معنا که چون در جهان امکان، قانون تغییر و تحول وجود دارد، شریعت الهی نیز به ناچار باید در تغییر و تکامل باشد تا بتواند پاسخگوی ذهن خلاق بشر و نیازهای فزاینده او باشد.

در آثار بهائی تجدید ادیان با مثال های مختلفی توضیح داده شده است. از جمله اینکه هر دینی به چهار فصل سال تشبیه شده است: با آغاز بهار، گل ها و شکوفه ها جوانه می زنند و طبیعت رنگ و بوی تازه ای می یابد، در تابستان جوانه ها به بار می نشینند و حرارت آفتاب در اوج خود است، تا اینکه پائیز از راه می رسد و با آغاز زمستان طبیعت به خواب می رود تا دوباره بهار به سراغش بیاید. دین نیز همین مراحل را طی می کند، با ظهور هر دیانت جدید، استعدادات بشر احیا می شود و روح تازه ای به کالبد انسانی دمیده می شود، در تابستان دین، که عصر طلایی هر دینی است، درک و قابلیت های بشر در سایه دین به اوج خود می رسد و علوم و فنون و حکمت و حکومت در اعلا درجه اعتلا است ولی کم کم پائیز دین فرا می رسد و سردی و رکود بر مومنین حاکم می شود و در زمستان، روح تعالیم الهی در انسان به خواب می رود و زشتی و ناپاکی فراگیر می شود تا اینکه دوباره با ظهور دیانتی نو، جهان قلب و روح، احیا می شود.

آئین بهائی به سیر تکاملی ادیان معتقد است به این معنا که هر دینی قدمی بشریت را رو به کمال برده است. ادراک بشر از طبیعت، از خالق و حتی از وجود خود رو به تکامل دارد و ادیان به مقتضای درک و قابلیت های بشر، تعالیم و دستوراتی با خود به ارمغان می آورند. این تعالیم اگرچه در اصل و بنیاد واحد هستند ولی احکام و دستورات جزئی آنها متفاوت از یکدیگر است تا با قانون تغییر و تحول جهان خاک در هماهنگی قرار گیرند.

هیچ نظری موجود نیست: