۱۳۸۷-۰۶-۱۴

مروری بر زندگی و آثار استاد هوشنگ سیحون (قسمت اول)

مهندس هوشنگ سیحون
مهندس هوشنگ سیحون
آرشیتکت و نقاش

به قلم استاد احسان یارشاطر
نقل از ایرانشناسی سال 12 شماره 1

هوشنگ سیحون را در ایران من فقط به عنوان مهندس معمار می شناختم. از نام او بنای آرامگاه خیّام و نادر شاه و به خصوص آرامگاه شکیل و خوش قامت ابن سینا در همدان به خاطر می آمد. اما همکاران و شاگردان او طبعاً می دانستند که او در نقاشی هم چیره دست است. چند سال پیش به مجموعه ای از آثار سیاه قلم او که در سال 1977 در پاریس و طهران به نام "نگاهی به ایران" انتشار یافته بود، برخوردم عموماً از مناظر طبیعی و روستایی ایران در نهایت دقت و حساسیت که از چشم تیزبین و قلم توانای نقاشی چیره دست حکایت می کرد، تعجب کردم و بر بی خبری خود تأسف خوردم به خصوص که دانستم آثار نقاشی سیحون مکرّر به نمایش گذاشته شده بوده، تنها در سال 1355 سه نمایشگاه جداگانه از کارهای سیاه قلم و آبرنگ و " نقش بر نمد" او ترتیب یافته بود.

دو سال پیش به مناسبت اهداء جایزه و لوحه افتخاری به همت نادر نادرپور از طرف "بنیاد رودکی" به ونکوور کانادا رفته بودم و در آن جا به دیدن مجلّد بزرگ تمام رنگی به قطع سلطانی از نقاشی های سیحون که تازه انتشار یافته بود موفق شدم، بر شگفتی ام افزوده شد. دیدم نقش های این کتاب معرّف نقاش مبتکر و توانایی است با تحیلی نیرومند و قلمی چیره که می تواند به آسانی از عهده نقش کردن آنچه خیال تازندۀ وی پرورده است برآید.

غالباً در ذهن نقاشان خوب، مضمونی خانه می کند و نقاش مدت ها و گاه عمری آن را بُن مایۀ تخیل خود می سازد و به آن از چندین زاویه نظر می کند و به صد گونه آن را به روی پرده می آورد. مُراندی Morandi همه عمر در بند شکل بطری بود و کوچگ و بزرگ آن را نقش می کرد. موندریان Mondrian گرفتار مربع های رنگین و زوایه های راست و ترکیب آن ها بود و سزان Cezaneمکرر خود را به نقش هلو و زردآلو و یا خانه هایی با بام های قرمز آجری و در خلال برگ های سبز درختان مشغول می دید. مونه Monetاز بند تغییرات نور و رنگ ها در ایام مختلف روز، رهایی نداشت و دگا Degas از نقش رقصندگان باله با زنی که خود را می شوید خسته نمی شد.

سیحون هم استثناء نیست و چند مضمون است که در کارهای او به صورت های گوناگون مکرر می شود. از همه گویاتر دو مضمون به کلی متفاوت است. یکی تصویر رنگی اسب هایی که هر بار به صورتی در هم پیجیده اند و دیگر مخلوط سیاه قلم سیّال و پیچانی است که به موازات یکدیگر در چرخش و حرکتند و از سیر بی تاب آنها و مسیری که پیش می گیرند نقش های مجرد و بسیار گیرایی حاصل می شد. که دائماً انسان را به شگفتی وا می دارد و با این که همه و با وجود اختلاف کامل این دو مضمون نکته مشترکی در آن ها می توان دید و آن کوشش ذهنی پوینده ای است که برای آفریدن نقش ترکیبی خیال انگیزی از بن مایه های بسیط تر (اسب و خط ساده).

اسب های در هم پیچیده
به نظر من قدرت تخیل و چیره دستی سیحون را آسان تر در یکی از تفنن های او می توان دید:

در پاریس بلیط های اتوبوس و مترو برگه های کوچکی از مقوای نرم است به اندازه 3 سانتیمتر که در گوشه بالای آن عدد 2 نقش بسته است. سیحون شکل این عدد را در بازی قلم به کار گرفته و به کمک آن بیش از صد گونه نقش آفریده است. مثلاٌ 2 یک جا بینی و لب بالای مردی شده است یک جا چشم مرغی، یک جا سر و گردن عقابی، یک جا پاشنه کفشی، یک جا دم شیری، یک جا شست دستی، یک جا سر و ساقه پیپی، یک جا لوچه گاوی، یک جا سر و گردن اردکی، یک جا گوش آشپزی، یک جا بال شیری، یک جا انگشت سبابه مردی، یک جا لبه کلاهی، یک جا پایه ظرفی،... که من فقط چند تا را برای نمونه ذکر کردم. ( مهندس سیحون طراح بلیط های اتوبوس، قطار و متروی شهر پاریس است).


طرح هایی از مهندس سیحون، بلیط های متروی پاریس طرح هایی از مهندس هوشنگ سیحون
بلیط های متروی پاریس

سیحون از نقاش نمایانی نیست که چون شکستن سنت رسم روز است مقداری رنگ و خط را بی نظمی و معنایی بر صفحه کاغذ بپاشد. آن را هنر بنامد مثل کاری که برخی از شاعران نوپرداز با کلمات می کنند. هم چنین نگارگر احساسات پر سوز و چشم های خمار و زلف های پریشان و چهره های شیدا و عشق زده نیست. سیحون رسّام و نقاش استوار و مقتدری است که سنت را نگاه می دارد. ترکیبات او مستقل از کار استادان گذشته و همه ابتکاری است. من هیچ یک از شاگردان کمال الملک را در طرح و ترکیب و قدرت قلم به استادی او نمی بینم، در نقاشی، او را با سیمین بهبهانی در عالم شعر قابل قیاس می دانم.

رابرت ویلمن Robert R. Willman استاد دانشگاه ماساچوست مقدمه جامع و ارزنده ای در شرح حال و نقد آثار سیحون بر کتاب مزبور نوشته است. هم چنین آرتور اریکسون، Arthur Erickson آرشیتکت نامی شرحی در وصف و تحلیل کارهای معماری و نقاشی او به قلم آورده است. از این ها دانسته می شود که سیحون پس از اتمام تحصیلاتش در طهران، در سال 1949 از مدرسه هنرهای زیبای پاریس درجه دکتری هنری در رشته معماری و نقاشی گرفته و پس از ورود به ایران به تدریس در دانشکده هنرهای زیبا پرداخته است. بعد از محسن فروغی، از سال 1969 تا 1970 ریاست آن دانشگاه را به عهده داشته و در سال 1971 به ریاست انجمن معماران ایران برگزیده شده است. در فوریه 1980 به دعوت دولت فرانسه به پاریس رفته و با بروز انقلاب تا سال 1982 در فرانسه به کار نقاشی و نمد نگاری ادامه داده سپس به کانادا مهاجرت کرده و مقیم ونکوور شده و از آن به بعد اوقات خود را وقف نقاشی کرده است. در طی سالها در عده ای از پایتخت های عمده دنیا آثار خود را به نمایش گذارده از جمله در سال 1974 نقاشی های قلمی پیکاسو و دالی و مهندس سیحون را در کنار هم در دانشگاه ماساچوست نمایش داده اند.

در آثار سیحون با هنرمندی سخت کوش و پر کار، خلاق و مبتکر سر وکار داریم که با اعتماد تمام و به سرعت کار می کند. ویلمن در مقدمه خود می گوید که سیحون هیچ وقت به مسوّده و طرح قبلی با مداد نمی پردازد بلکه از همان آغاز صورت نهایی را شروع می کند و بی تأمل بی تجدید نظری آن را به پایان می رساند. هم چنین درباره پرکاری او می گوید اگر همه خطوطی را که سیحون در نقاشی های سیاه قلم خود کشیده است به هم بپیوندند چندین برابر فاصله زمین تا ماه خواهد بود.


مهندس سیحون به قلم مهندس عبدالحمید اشراق:

مهندس سیحون، میهن دوستی و هنر ایران را سرلوحه زندگی خود قرار داده و تا آنجا که توانسته در این راه کوشیده است.. آنچه که می خواهم بگویم فقط درباره خدمات مهندس سیحون است. متجاوز از چهل سال قبل هوشنگ سیحون نخستین کسی بود که جرأت کرد ساختمان هایی را با بتون سخت در ایران طرح و اجرا کند، مضافاً او برای اولین بار سیستم بتون پیش ساخته را به ایران آورد... مهندس سیحون برای اولین بار در ایران سیستم رسیدن به تناسبات طلایی و ریتم را در ساختمان ها اجرا کرد. شرح نحوۀ عملکرد رسیدن به این تناسبات طلایی در این مختصر نمی گنجد دفتر کوچک و در خیابان شاه قدیم یک نمونه بارز از این قانون است که منشأ آن از تناسب پیکر انسان در حال باز نمودن دست ها به دو طرف که یک مربع را تشکیل می دهد پیروی شده و مبتکر آن لئوناردو داوینچی است. در ساختمان این دفتر برای اولین بار، آهن لخت رویت می شود و ترکیب آن با سنگ و آجر که کاربرد این مصالح با هم تا آن زمان بی سابقه بود. مهندس سیحون الگوی جدیدی برای معماری ایران آفرید.

مهندس سیحون نوآوری را سرلوحه کار خود قرار داده بود مثلاً در ساختمان آرامگاه ها مانند خیام و ابوعلی سینا با نظم و فرم های نوینی که در آن به کار می برد با بینندگان سخن می گفت این بیان از طریق کاربرد و ترکیب مصالح، فرمهای ابداعی و ایجاد نظمی که نشانه اعتقاداتش بود، عظمتی در ساختمان ایجاد می کرد که بیننده را وادار به تفکر درباره صاحب آرامگاه می ساخت...

از جمله فعالیت های ارزنده مهندس سیحون شناساندن معماری گذشته ایران به دانشجویان رشته معماری بود این شناسایی از دو جهت انجام می شد نخست خود او همراه دانشجویان با برنامه هایی که از پیش تدوین شده بود به مناطق گوناگون ایران سفر می کرد و ساختمان ها، دهات، بافت های شهری و تازگی های هر منطقه را بررسی و با یادداشت برداری و رسم کروکی ها و تهیه عکس تحقیقات منطقه را به پایان می رساند و بعد نوبت به مناطق دیگر می رسید. تصاویر بخشی از این بازدید ها را مهندس سیحون بعداً در کتابی به نام "نگاهی به ایران" منتشر نمود... بخش دوم عبارت از شناسایی، گردآوری، ثبت رساندن آثار ارزنده ای بود که در ادوار مختلف در ایران ساخته شده بود و عنوان میراث فرهنگی بر آنها نهاده اند... او بود که زواره ها، ماسوله ها، سید جلیل ها، سید خلیل ها و ... را کشف و ارزش های هنری آنها را عرضه نمود.


منبع: پیام بهائی شماره 252 نوامبر 2000

۱ نظر:

  1. به نام بزرگ معمار هستی

    از شما بابت این مقاله در مورد پروفسور هوشنگ سیحون بسیار ممنون و سپاسگزارم.

    پاسخحذف