‏نمایش پست‌ها با برچسب بیانیه های جامعه بهائی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب بیانیه های جامعه بهائی. نمایش همه پست‌ها

۱۳۸۷-۱۲-۱۰

عظمتی که شایسته آنان است: ادیان به مثابه عاملی برای افزایش پیشرفت زنان در تمام سطوح

عظمتی که شایسته آنان است: ادیان به مثابه عاملی برای افزایش پیشرفت زنان در تمام سطوح.
سند شماره 08260-95 جامعه جهانی بهائی

مقدّمه ای بر مجموعه "عظمتی که شایسته آنان است"
ژانت ای. خان

پکن، چین
اوت، سپتامبر 1995

"به مقتضای روح این عصر، زنان باید ترقّی کنند و وظیفه شان را بتمامه در مدارج حیات اجرا دارند؛ مثل مردان شوند، باید به درجهء رجال رسند و در حقوق متساوی گردند." (ترجمه)
حضرت عبدالبهاء

"آرزوی قلبی من این است و این یکی از اصول اساسی حضرت بهاءالله است." (ترجمه)
حضرت عبدالبهاء

خط مشی چهارمین کنفرانس زنان در پکن بر اهمیت حفظ حقوق زنان تأکید می کند و اصل مسؤلیت مشترک و همراهی بین زنان و مردان را مبنای نیل به تساوی، توسعه و صلح تلقّی می نماید. این تریبون برنامه ای برای تساوی آغاز می کند که خواستار اقدام فوری برای ایجاد صلح جهانی عادل و رشد یافته که بر اصل تساوی مبتنی بوده و بر قوّت دانش، نیرو، خلاقیت و مهارت ها تکیه می کند و برای افرادی است که از تمام سنین و تمام مراحل زندگی. به این ترتیب تریبون عمل با موضوعات مربوط به پیشرفت زنان از نظر اصول اخلاقی، جدا از عمل گرائی محض، سروکار دارد. تحقّق مؤثّر این اهداف لزوماً مستلزم تغییر در ارزش ها، رفتار و شیوه ها و تعدیل تحرکات درونی قدرت و ساختارهای سازمانی است.

ادیان بزرگ عالم معمولاً در طول تاریخ منابع عمدهء جهان بینی و ارزش ها و کارگزاران اولّیهء اجتماعی شدن بوده اند. اصول و ارزش های روحانی که آنان القاء می کنند، نه تنها مبنای یک جهان بینی وحدت بخش اند بلکه افراد و مؤسّسات اجتماعی را تشویق می کنند که هم بر مبنای این اصول عمل کنند و هم از آن ها به عنوان معیاری برای سنجش اعمال استفاده نمایند.

ارزش های دینی استعدادی دوگانه دارند یا انسجام انسان را پرورش می دهند یا جریانات تقسیم و تجزیهء اجتماعی را تشدید می کنند. در واقع تاریخ نقش دین در تسریع پیشرفت زنان نشان دهندهء غیر منصفانه ترین سابقه است. در حالی که معمولاً در سال های اوّلیهء ادیان تمایل به تسریع پیشرفت و شرکت زنان بوده اند، بعد ها عملاً زنان توسّط این عقب نگاهداشته شده و سرکوب شده اند بخصوص زمانی که نیروهای افراطی مسلّط بوده اند.

در حالی که بسیاری از مفسران ارتباط مداوم ارزش های کلّی روحانی القاء شده توسّط ادیان را تصدیق می نمایند، این نظر را هم دارند که کار برد این ارزش ها نیازمند بررسی دوباره در سایر روند جهانی شدن مقتضیات متغییر اجتماعی و تأثیر آن ها بر زنان هستند.

برای شرکت در این گفت و گو، نمونهء جامعهء بهائی را عرضه می کنیم، که مجموعه ای از ارزشها را دارد که قاطعانه بر اصل تساوی زنان و مردان در تمام زمینه های حیات انسانی تأکید می کند و جامعهء جهانی آن برای آزادی زنان به خصوص در نقاطی از جهان فعّالیت می کند که معمولاً و مداوماً این آزادی را از آنان سلب می کنند. در این جا بر آن اصول روحانی و اخلاق تأکید می کنیم که به نظر ما تغییر ارزش های لازم را برای اجرای مؤثّر برنامهء برابری تسهیل می نماید.

شناخت وحدت اصلیه بشر پیش در آمد لازمی است برای تحوّل اجتماعی و رفاه و آسایش زمین و اهل آن جزء لاینفک این معنا اصل برابری حقوق دو جنس است. حقوق زنان کاملاً از طرف حضرت بهاءالله مؤسّس دیانت بهائی به رسمیت شناخته شده است.

ایشان می فرمایند: " اناث و ذکور، عندالله واحد بوده و هست " (حضرت بهاءالله – رفاه عالم انسانی بخش 5)

نفس ناطقه هیچ جنسیتی ندارد، و بی عدالتی های اجتماعی که ممکن است توسّط الزامات بقاء در گذشته دیکته شده باشد در عصری که اعضای خانوادهء انسان مداوماً همبستگی بیشتری می یابند، دیگر قابل توجیه نیست.

اصل تساوی برای تعریف نقش های زنان و مردان تلویحات عمیقی دارد. این اصل بر تمام جنبه های روابط انسانی مؤثّر بوده عنصری لایتجزّا در حیات خانوادگی اقتصادی و جامعه است و کاربرد این اصل باید لزوماً در بسیاری از عادات و روش های سنتّی تغییراتی ایجاد نماید. این اصل هر گونه تعیین غیر قابل انعطاف نقش الگوهای تسلّط و تصمیم گیری های تعبدّی دارد می کند؛ مستلزم شرکت کامل زنان در تمام زمینه های کوشش های انسانی است؛ و امکان تحوّل در نقش های زنان و مردان را فراهم می آورد. اصل تساوی همچنین بر شیوهء اقدام در پیشرفت زنان مؤثّر است. آثار بهائی شامل تصویر بشریت به عنوان پرنده ای است که یک بالِ آن زن و بالِ دیگر آن مرد است. تا هر دو بال نیرومند و قوی نباشند، پرنده پرواز نتواند کرد. تکامل زنان برای تکامل مردان حیاتی است، پیش درآمد صلح عالم تلقّی می شود. از این جهت اعضای جامعهء بهائی، زن و مرد، و شوراهای اداری آن با انتخاب آزاد با قوّت متعهّد به اجرای اصل تساوی در حیات افراد خانواده ها، وکلیهء جنبه های حیات اجتماعی و مدنی هستند.

افراد و مؤسّسات اجتماعی در تشویق تکامل و آزادی زنان همکاری می کنند، و در طرح و اجرای برنامه ها برای افزایش رشد روحانی، اجتماعی و اقتصادی همراهند.

در دیانت بهائی نقش تربیت در پیشرفت زنان اهمیت بسیار می یابد. این دین نه تنها اصل تربیت عمومی را محترم می شمارد، بلکه هنگام محدودیت منابع تربیت دختران و زنان را مقدّم می شمارد، زیرا که فقط از طریق تربیت مادران است که منافع علم و دانش می تواند به سرعت و قوّت بسیار در کلّ جامعه انتشار یابد. طرفدار برنامهء واحد برای دختران و پسران مدرسه است، و زنان تشویق به مطالعهء هنرها، صنایع، علوم و حرفه ها و ورود در تمام زمینه های کار هستند، حتی اگر از لحاظ سنّتی خاص مردان تلّقی شده باشد. تربیت از وسایل عمدهء توانبخشی زنان تلّقی می شود.

تربیت علاوه بر اکتساب علم و ارزش های اخلاقی منتهی بر تحوّل اجتماعی مزایائی چون رشد ذهنی، پرورش تفکّر منطق تحلیلی، مهارت های سازمانی، اداری و مدیریت، و نیز احترام بنفس بیشتر و پایگاه اجتماع بالاتر در جامعه را دارد. نوع تربیت مورد نظر و عمل جامعهء بهائی نقش مادر را تقویت می کند و روح همکاری را در مردان تشویق می نماید.

این نوع تربیت زنان را برای شرکت در کلّیهء زمینه های فعّالیت انسانی آماده ساخته مهارت هائی عملی به ایشان می آموزد که قادر به شرکت در قدرت و تصمیم گیری شوند. زنان در تمام سطوح نظام اداری بهائی خدمت می کنند، در سطح بین المللی نقشی برجسته داردند و در شوراهای مدیریت محلّی و ملّی بهائی در همه جای عالم حق عضویت دارند.

نظام ارزش های مورد نظر دیانت بهائی به رشد جامعه ای فعّال و با نشاط در سراسر جهان می انجامد که متعهد به آزادی و پیشرفت زنان است. شیوهء مورد نظر آگاهانه و متکامل است. این دیانت به اجرای نقشه های منظم و طولانی مدّت اشتغال دارد، نقشه هائی که با اصل تساوی دوجنس هدایت و پشتیبانی می شود، با مشورت و مشارکت کامل زنان تهیه می گردد. با روح همکاری اجرا می شود، و به طور کامل از طرف مؤسّسات مدیریتی حمایت می گردد. این شیوه منجر به بازسازی اساسی اجتماعی می شود، و در نیل به اهداف برنامهء تساوی آن گونه که در تریبون عمل آمده حمایتی قاطع ارائه می نماید.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ژانت خان پس از دریافت درجهء دکترا از دانشگاه میشیگان در 1970 به عنوان مشاور متخصص برنامه در مرکز دانشگاه برای آموزش مداوم زنان تا 1976 اشتغال یافت، که در این هنگام به استرالیا بازگشت تا در بخش روان شناسی دانشگاه کوائینزلند اشتغال یابد. دکتر خان از سال 1938 در بخش تحقیق و تتبع مرکز جهانی بهائی در حیفا، اسرائیل مشغول خدمت بوده است. قبل از آن ریاست محفل روحانی ملّی بهائیان استرالیا را بر عهده داشته است.

لینک ترجمه مطلب:

۱۳۸۷-۰۹-۲۲

دیدگاه امر بهائی در مورد پیشگیری از سوء استفاده از مواد مخدّر

ترجمه ای از بیانیه جامعه بین المللی بهایی

سند شماره 0115-91

دیدگاه امر بهائی در مورد پیشگیری از سوء استفاده از مواد مخدّر
(Bahá'í Perspective on Drug Abuse Prevention)

این مقاله پرفسور ای. ام. قدیریان (A.M. Ghadirian) از دانشگاه مک گیل (Mcgill) منترال که در نشریه شماره یک، جلد 43 تحت عنوان "مواد مخدّر" چاپ شده این مقاله از نشریات برنامه بین المللی کنترل مواد مخدّر است.

ژانویه 1991

چکیده
مقاله حاضر بعضی از اصولی را که مورد نظر جوامع بهائی در ایجاد برنامه های پیشگیری از سوء استفاده مواد مخدّر برای فرد، خانواده و اجتماع است توصیف می کند. فرد را یاری و مساعدت می نماید تا احساس هدفمندی، عزّت نفس و احترام برای سایرین بنماید و به یک حالت بلوغ برسد تا بتواند شخصاً شرایط را به طور عینی و واقع بینانه ارزشیابی کند و رضایت خاطر آنی را به جهت هدف آینده به تعویق بیندازد. فرد با احساس مسئولیت و تشخیص موقعیت روحانی خویش می تواند نگرش مثبت نسبت به خودش و محیط پیدا کند. والدین تشویق می شوند عشق و وحدت و یک شیوۀ زندگانی سالم را ترویج نمایند تا کودکان از الگوهای سالم رفتاری برخوردار گردند. هدف دیگر از تجربۀ خانواده، مساعدت اطفال جهت مقابله با فشار و تنش و سایر مشکلات حیات روزانه است. به طورکلّی جامعه از طریق تعلیم و تربیت تشویق می شود نگرش و برخورد مثبتی نسبت به سلامت و بهداشت افراد داشته باشد و فعالیت ها و اموری را توسعه بخشد که منجر به از بین رفتن انزوا می شوند.


مقدمه
در نقاط مختلف عالم سوء استفاده از الکل و مواد مخدّر بسیار شایع است. متخصصین بهداشت در حال مبارزه با آن می باشند و لیکن پیشگیری از سوء استفاده از مواد مخدّر همچنان برای جمیع بخش های اجتماع امری دشوار است. هزاران نفوس از کلّیة رده های سنّی، به جهت لذّت یا مقابله با موقعیت های تنش زا یا تجربیات ناگوار و دردناک و یا از روی کنجکاوی، تن به اثرات مخرّب مواد مخدّر می دهند.

با ظهور مدنیت جدید نوع انسان انتظار بیشتری از امنیت و رفاه دارند. و لیکن با افزایش فشار و بی ثباتی چنین توقعاتی پیچیده و بغرنج شده اند. مشکلات متداول سوء استفاده از مواد مخدّر و الکل، به ویژه در میان جوانان، منعکس کننده این تحوّل و رویداد بوده و نشانگر آن است که بسیاری از نفوس از یک بحران درونی رنج می برند.

بر اساس دیدگاه امر بهائی باید یک برنامهء پیشگیری منظم (سیستماتیک) و واقع گرایانه باتأکید بر اهمیت «نگرش» در رویاروئی با مسائلی از قبیل الکلیسم و سوء استفاده مواد مخدّر جهت مقابله با این بحران (درونی) در نظر گرفت. دانشمندان علوم رفتاری «نگرش» را بیش از دانش و گاهی برای اقدام به عمل مؤثر می دانند. نگرش ها یا طرز تفکّر ها را در ایام اولّیه حیات می آموزیم و به عنوان روش زندگانی آنها را اختیار می کنیم و بر می گزینیم. نگرش های اکتسابی نشان دهنده ارزش های فرد هستند و این ارزش ها وی را به سوی رفتاری خاص از قبیل سوء استفاده از مواد مخدّر یا به یک زندگی فارغ از آن هدایت می کند. تصوّر می شود حقیقت فرد ورای بُعد جسمانی وی باشد. بنابر این استفاده از مواد مستی آور و شعف انگیز مانع ترقّی ذهن و روح انسانی می شود و مستقیماً با هدف و مقصود حیات انسانی در تضاد است. در جوامع بهائی تأکید خاصّی بر روی تعلیم و تربیت اوّلیه و حیات خانواده شده است. خانه به منزلهء یک مکان ایده آل برای پیشگیری نخستین سوء استفاده از مواد مخدّر مشاهده می گردد.

کوهن (Cohen) با تأمل بر روی علل افزایش سوء استفاده از مواد مخدّر در جهان امروز، از خود می پرسد آیا جامعهء انسانی در یکی از بحرانی ترین دوران تاریخ به سر می برد و تشویق و عذاب به قدری فراگیر و حاکم است که تودهء مردم باید مقادیر فزایندهء مواد مخدّر، مواد محرّک زا، دارو های آرام بخش (شامل الکل) و سایر مواد شعف زا را برای زنده ماندن مصرف کنند.

بر اساس اظهارات کوهن، دوران های ناگوار و اندوهبار بسیاری، از قبیل سقوط امپراتوری روم، سده های تاریک قرون وسطی و در این اواخر دو جنگ جهانی، در تاریخ به وقوع پیوسته است ولیکن شواهد تاریخی صریحی وجود ندارد که بیانگر شدّت شیوع مشکلات ناشی از سوء استفاده از مواد مخدّر به اندازه زمان حاضر باشد. معهذا نوع انسان هرگز چنین فرصت های مطلوب جهت پیشرفت را نداشتند. به علاوه ناکامی ها و مصائبی که در درون افراد است تا محیط خارج موجب کشش افراد به سوی نوشیدن مُسکرات و استفاده نمودن از مواد مخدّر می شود. علاوه بر اینها کوهن احساس می کند احتمالاً این حقیقت باطنی، اگر چه همیشه با آنچه در بیرون رخ می دهد ارتباط ندارد، منعکس کنندهء اوضاع و شرایط بیرونی است.

از نقطه نظر این نویسنده، شک و تردید و عدم امنیت درونی فرد امکان دارد بازتاب آشفتگی و بی نظمی ظاهری باشد که از جمله عوامل کثیری هستند که می توانند آغازی برای استفاده از مواد مخدّر باشند. جامعهء کنونی، تحت تغییرات سریع است که خود اغلب موجب آشفتگی، بی ثباتی و تردید، اضطراب و تنش می گردد. مفاهیم و ارزش های قدیمی کار آیی شان را دارند از دست می دهند و مفاهیم و ارزشهای جدید جایگزین آنها می شوند. مقابله با فشار و استرس در این دوران تغییر و تحوّل سریع یک روند ملال آور و یکنواخت است و استفاده از الکل و مواد مخدّر، یک طریق جالب و وسوسه انگیز گریز از این اوضاع و احوال محسوب می گردد.

در جوامع بهائی، پیشگیری از سوء استفاده مواد مخدّر شامل همکاری و مساعدت بین فرد، خانواده و جامعه است.


وظیفه فرد:

از نقطه نظر فرد، اصول اساسی ذیل باید تنظیم یک برنامه پیشگیری مورد توجّه قرار گیرد:


احساس هدفمندی برای حیات:

برای اینکه کاملاً به نظام اخلاقی متعهّد و پایبند باشیم، باید به عنوان یک فرد، احساس هدفمندی در زندگانی بکنیم. بر طبق تعالیم امر بهائی مفهوم عشق الهی پایه و اساس به کارگیری انرژی حاصل از خود محوری فرد در مسیر منافع و رفاه و سلامت دیگران قرار می گیرد. خدمت به نفع و مصلحت نوع بشر وسیله و ابزار بسیار قابل ستایش برای محقّق ساختن این علائق است. بهائیان تلاش می کنند دیدگاه بشریت را وسعت بخشند تا جوانب ماورای «خود» یا «نفس» جسمانی را مشاهده نماید. همان گونه که یک مسافر از شهرها و کشورها بازدید می نماید و با سایر فرهنگ ها آشنا می شود، روح انسانی در حینی که مسیر تکامل خویش را طی می کند، از طریق تجربیات این عالم خصوصیات و فضائل مشخّص و معینی را کسب می کند. تجربیات تلخ و ناگوار زندگانی و امتحانات و افتتانات حیات شرایط سخت و دشواری را برای ترقّی و رشد فرد ایجاد می نماید. سوء استفاده از مواد مخدّر صرفاً سیری خیالی به عالم اوهام است بدون اینکه هیچ یادگیری یا بصیرتی حاصل گردد.


احساس ارزشمندی فرد:

عزّت نفس و احترام قائل شدن برای شأن و ارزش انسان نقش مهّمی را در رفتار و نگرش های مردم نسبت به خودشان ایفا می نماید. یکی از متداول ترین عوامل مؤثر در سوء استفاده از مواد مخدّر در سراسر عالم، فقدان عزّت نفس است.

احساس اعتماد به نفس و شأن و عظمت نسبت به وجود انسانی را می توان در دوران اوّلیه کودکی پرورش داد و در سراسر حیات در حفظ آن کوشید. گزارش شده است کودکانی که نگرشی مثبت نسبت به خودشان دارند، دوست دارند به نحوی عمل کنند که موفقیت های بیشتری نصیبشان گردد. آنها قادرند در برابر فشار و گرفتاری از خودشان استقامت نشان دهند و وفادار و متعهّد باقی بمانند. کودکانی که خودشان را خوب نمی بینند بالعکس عمل می کنند. احتمال بیشتری می رود که آنها تن به اثرات مخرّب سوء استفاده از مواد مخدّر بدهند.


آزادی:

جامعه معنای آزادی را اشتباه ادراک نموده است. این امر به ویژه برای سوء استفاده کنندگان مواد مخدّر که معتقدند حق دارند آنچه دلشان می خواهد با جسم و ذهن شان انجام دهند صحّت دارد. بالعکس وابستگی آنها به مواد مخدّر بالمآل آزادی فردی را از آنها سلب می نماید. توانائی فرد در ارزشیابی واقع گرایانهء اوضاع و احوال و به تعویق انداختن رضایت مندی آنی (لحظه ای) به جهت هدف در آتیهء ایاّم نشانه بلوغ است اطاعت و پیروی از معیارهای اخلاقی این قابلّیت را تقویت و موجب حفظ خویشتن داری و مهار نفْس جهت متحقّق ساختن مقاصد شخصی می گردد. اصل اساسی تمسّک به اصول و احکام حضرت بهاء الله (مؤسس دیانت بهائی) سنگ زیر بنای پیشگیری وجود سوء استفاده از مواد مخدّر و الکلیسم در جوامع بهائی سراسر عالم است بر اساس تعالیم امر بهائی، مصرف مشروبات الکلی، دارو های مخدّر و مواد -به جز به منظور درمان (تجویز پزشکی)- ممنوع است. فرد بهائی به قوۀ ایمان متعهّد می گردد از چنین اعمالی بپرهیزد.


کار کردن:

فرد با محیط دارای رابطه ای پویا و مستمراً متغیر است. در جوامع بهائی هر نفسی سخت در تلاش است تا در جمیع جنبه های حیات به خصوص در علوم و هنرها ممتاز باشد. مشارکت فعاّل در یک حرفه یا پیشه تشویق و کار با روح خدمت یک نوع عبادت محسوب می شود. این چنین مفهومی نیروی محرکّه رشد و خلاقیت فردی می گردد و قوه استعداد و قابلیت نهفته در فرد را برای خدمت به نوع انسان رها و آزاد می سازد. به علاوه با یأس، بی حوصلگی و احساس پوچی که اغلب در میان نفوس معتاد به مواد مخدّر وجود دارد مبارزه می کند.


جهت یابی معنوی:

جهت یابی معنوی نفوس را مساعدت می نماید نگرش مثبت نسبت به خودشان و محیط شان پیدا کنند. در نتیجه می توانند برای حیات و زندگانی معنا و مفهومی بیابند و بهتر با موقعیت های تنش زا برخورد نمایند.


نقش خانواده:

در جوامع بهائی، فراهم نمودن یک محیط سالم و تربیت فرزندان به نحو صحیح از اهمّیت بسیار زیادی جهت پیشگیری سوء استفاده از مواد مخدّر برخوردار است. یکی از وظائف والدین تعلیم ارزشهای اخلاقی و معنوی و مواجهه با حقائق ناگوار و سخت زندگانی می باشد.

آنها با احتراز از الکل و مواد غیر مُجاز می توانند نمونه و الگوئی تعیین کنند تا نگرش کودکانشان را نسبت به آن مواد شدیداً تحت تأثیر قرار دهد. عشق و وحدت در خانواده به جهت داشتن روابط عالی بین اعضاء آن می تواند قوای محرکّة یک شیوۀ مثبت و پویا نسبت زندگانی و مبارزاتش باشد. در چنین خانواده هایی کودکان می آموزند استفادۀ الکل و مواد غیر مُجاز قابل قبول نیستند و مقابله با فشار و تنش حیات روزانه جزئی از تجربهء انسانی محسوب می گردد که با رشد و بلوغ فردی همراه است.


جامعه:

جامعه یکی از مهم ترین عوامل مؤّثر جهت از بین بردن سوء استفادۀ الکل و مواد مخدّر است. البتّه باید فروپاشی و تجزیهء سیستم های ارزشی سنتّی (قدیمی) از هم پاشیدگی نهاد ازدواج و خانواده و وابستگی بیش از حّد افراد به قوای مادّی و سیاسی به عنوان منبع و مصدر امنیت را نیز مطرح کنیم. به علاوه خرید و فروش غیر قانونی مواد و افزایش دسترسی به آنها و جلوه بخشیدن به مواد روا نگردان توسط رسانه های گروهی امر پیشگیری را پیچیده و دشوار نموده است.

ذیلاً به بعضی از نکات مطرح شده اشاره می شود که از لحاظ اجتماعی باید برای ایجاد یک برنامه پیشگیری مورد توجّه قرار گیرد. باید احساس عزّت نفس و شأن و وقار فرد را تقویت نمود و اعضاء خانواده را در مورد هدف و معنای حیات تربیت کرد. تعلیم و تربیت اطفال نه تنها باید شامل تعلیم و تربیت جسمانی و عقلانی باشد بلکه باید جنبه های معنوی و روحانی حیات را نیز در بر بگیرد. برای اینکه ترقی و توسعه رخ دهد لازم است نیازهای مادّی و معنوی بشریت را بشناسیم.

توسعهء چشمگیر تکنولوژی و مادی گرائی جامعهء مدرن نه تنها موجب رفاه مادّی و جسمانی قابل توجه گشته بلکه موجب فقدان آگاهی و بیداری روحانی هم شده. روش های برطرف نمودن مشکلات ناشی از مصائب و روابط انسانی مادّه گرایانه و ماشینی شده و سخاوت مندی و بلند همّتی لازم برای پیشرفت و رشد شخصی را از دست داده اند. در نتیجه نفوس ارتباط شان را با نهاد واقعی خودشان از دست داده اند. بنابراین استفاده از مواد مخدّر مبادرت یا اقدام به برقراری مجدد این ارتباط از طریق مواد شیمیایی و حل و فصل مسائلی است که اساساً انسانی و معنوی می باشد. به عنوان مثال، سُرور، کیفیتی انتزاعی است که می تواند از طریق روابط اجتماعی و میان فردی با معنا و هدفمند و مفید حاصل و متحقّق گردد، نه از طریق تلقین های ناشی از مواد مخدّر.

افزایش «رقابت» در موفقیت های مادّی موجب تشویق یا تقویت مبارزه برای موفقیت و کاهش شکیبائی برای شکست گشته است. در نتیجه، بعضی از نفوس که از لحاظ عاطفی احساس عدم امنیت یا بی ثباتی می کنند به الکل یا مواد مخدّر پناه می برند تا واقعیت تلخ شیوۀ رقابت گونهء زندگانی را فراموش کنند. همکاری و مساعدت باید جایگزین رقابت و مشورت و هماهنگی جایگزین مواجهه و درگیری و انزوا گردد. بدین نحو روح مشارکت و همدلی حاکم خواهد شد.

تعلیم و تربیت باید همه سنین و کلیه نفوس با زمینه های متفاوت اقتصادی را تحت پوشش قرار دهد تا بتوانند نگرش های مثبت تری را نسبت به جنبه های جسمانی، عاطفی، عقلانی، معنوی و اجتماعی سلامت و عافیت اتخاّذ نمایند. این چنین تعلیم و تربیتی باید حس هدفمندی در زندگانی را پرورش دهد و نفوس را تشویق به انجام فعالیت ها در شغل ها یا حرفه هایشان بکند و ادراک نمایند این گونه اقدامات برای سلامت و سعادت خودشان مؤثر است.

تعلیم و تربیت باید کوشش نماید جامعه را ترغیب کند حس بیگانگی و جدائی راکه منجر به سوء استفاده از مواد مخدّر می شود از بنیان براندازد.

جامعه باید نفوس، به ویژه جوانان، را مساعدت نماید احساس هویت خویش را پرورش دهند و در جستجوی راههای مثبت باشند تا با بی حوصلگی و یأس مبارزه نمایند. جامعه مسئول فراهم کردن فرصت ها جهت تشویق و تحریص خلاقیت و کار مفید است.

جامعه باید داروهایی را که مصارف پزشکی و علمی ندارند کمتر در دسترس قرار دهد و نفوسی را که به عنوان الگو یا نمونه خدمت می کنند از قبیل مربیان، چهره های سرشناس مهّم و رهبران جامعه را تشویق کند تا حیات سالم داشته باشند و مواد مخدّر استفاده نکنند. رسانه های گروهی باید اطلاعّات و برنامه های تربیتی جهت پیشگیری از سوء استفاده از مواد مخدّر و الکلیسم را در اختیار نفوس قرار دهند و برای مواد روانگردان تبلیغات نکنند. باید همکاری و مساعدت بین المللی را در جهت محدود نمودن کشت، تولید، توزیع و استفاده از مواد مخدّر به منظور اهداف پزشکی و علمی توسعه و ترویج یابد. برنامه های جاری سازمان ملل متحّد برای مهار و کنترل سوء استفاده از مواد مخدّر صرفاً زمانی موفقیت آمیز خواهد بود که جمیع دول و کلّیۀ بخش های جوامع به نحوی راسخ و متین برای این هدف مشترک با یکدیگر فعالیت نمایند.


لینک ترجمه بیانیه (با اندکی تصحیح):
http://agahee.org/index.php?option=com_docman&task=doc_details&gid=110&Itemid=27

اصل بیانیه به زبان انگلیسی را نیز می توانید از لینک زیر مطالعه نمائید:
http://bic.org/statements-and-reports/bic-statements/91-0115.htm