۱۳۸۷-۰۷-۲۱

استاد رحمت الله بدیعی

استاد رحمت الله بدیعی
استاد رحمت الله بدیعی

ز صبا رحمتی از روی بداعت آمد
(فرید دهدزی)

صبا کوچولوی دهه­های سی - چهل حال دیگر خود صبای زمانه و براستی صدایی از جنس زمان شده است. صبا و صدای زمانه ما «رحمت­اله بدیعی» است که اکنون بهارانه­وار هفتاد بهار را به چشمان هنرمند خویش دیده است. صبا کوچلو اکنون بقول «افلاطون» چنان بر شانه غول­ها، پیکره موسیقی [ما] را با آرشه­های با صلابت و سلامتش نقش داده که هر آیینه با بزرگان هنر این سرزمین هماورد می­کند.

آن­قدر بزرگ شده است که دیگر بزرگان و متقدمان قوم چنین بزرگی را متصور نمی­شدند. چنان گرم در تيه قربت براند / که در سدره جبرئیل از او بازماند. قدرت و صلابت وی در پنجه نه تنها الگوی نوازندگان کمانچه و ویولون، بلکه الگوی نوازندگان دیگر سازها نیز است. به قطعاتی از کمانچه­نوازی وی در مجموعه آثار درویش­خان بنگرید:

ویلو­ن­نوازی بدیعی در دهه­های 40 و 50 مصداق مصوت و مصور، ویلون­نوازی استاد وی ابوالحسن صبا بود، استادی که پنج سال در محضرش آموخت و خود پنجاه سال «خدمت ساقی­گری با ما نهاد».

بدیعی در همان دهه­ها، یگانه نوازنده­ای بود که سبک و اسلوب ویلون­نوازی استادش صبا را دور از هر تغییر و تحریفی حفظ کرد و به نسل­های آتی انتقال داد. البته به واسطه ارتقاء امکانات و تمهیدات ویلون­نوازی در زمانه بدیعی نسبت به زمانه استادش، به مراتب تکنیک ویلون­نوازی بدیعی ارتقاء پیدا می­کند؛ زیرا وی از معدود نوازندگان ذولسانین (دو فرهنگه) است که در دو عرصه موسیقی ایرانی و کلاسیک تبحری بی­نظیر دارد.

ضمن این­که سال­ها سال کنسرت مایستر و سولیست ارکسترهای بزرگ ملی ایرانی بوده، نوازنده گروه ویولون یک های ارکستر سمفونیک کشور هلند نیز بوده است. حتی به گفته «مجید درخشانی» از دوستان و همکاران بدیعی، «بدیعی یک چهره جهانی» است. تا جایی­که در فستیوال­های گوناگون هنری کشورهای متعدد اروپایی، از مدعیان است.

با توجه به تحقیقات «محمدرضا گرگین­زاده»، در حال حاضر تنها کسی که از پس تحریر و تقریر ردیف ابوالحسن صبا بر می­آید، کسی نیست جز «رحمت­اله بدیعی». حتی مرحوم تجویدی که خود دستی دیرینه در تدوین ردیف داشت، تنها بدیعی را واجد صلاحیت برای تدوین و تحریر دوره­های ردیف ابوالحسن صبا می­دانست.

اکنون کتاب اول و سوم ویلون ابوالحسن صبا به خامه استاد رحمت­اله بدیعی در قالب آلبوم صوتی اجرا و پارتیسیون­های آن نیز در قالب کتاب توسط انتشارات سرود منتشر شده است.

1) در این ردیف بدیعی سعی کرده که در اجرا، به ویژه در زمان­بندی و جمله­بندی هر چه بیشتر افق بیانی خویش را نزدیک­ به افق بیانی صبا کند، ضمن این­که عنصر قدرت و سرعت را چاشنی کار خویش کرده است. به طور مثال می­توان به آواز دشتی با اجرای خود صبا و نیز اجرای بدیعی نگریست (به خصوص امتزاج افق هر دو در آواز دیلمان)

2) همچنین تأکید بر تحریرها در اجرای بدیعی نسبت به اجرای صبا موجب محتوایی­­تر شدن اجرای بدیعی شده است.
بنگرید به آواز اصفهان با اجرای ابوالحسن صبا و بدیعی

3) سرعت و وزن قطعات اجرا شده توسط بدیعی به مراتب سنگین­تر از اجرای صبا و دیگر نوازندگان ویلون ایرانی است. البته چنین مؤلفه­ای در هنگامه ویرایش نت­ها مدنظر بدیعی بوده است.

4) توجه به وسعت و حجم صدا به مراتب بیش از پیش در این اجرا بارز است، نیز بدیعی در این ضبط از پس اجرای دوبل ها به خوبی بر آمده است؛ به اجرای بیداد همایون و چهارمضراب افشاری وی گوش دهید.

5) با وجود قدرت و سرعت نهفته در اجرا، هیچ از صلابت و سلامت قطعات کاسته نشده است. تا جایی­که صدادهی شفاف از جمله مؤلفه­های اثر است.
بنگرید به زردملیجه دشتی و قطعه دو ضربی بیات­ترک و رنگ بیات ترک و قطعه عشاق دشتی - کوهستانی

6) نکته دیگر اجرای قدرتمند قطعات مشکل ضربی است، تا جایی­که کمتر می­توان مانندی برای آن در ادبیات ایرانی جست، به ویژه نوازنده در اجرای برخی اتودهایی که در کتاب سوم آمده، به راحتی از پیچ و خم­های تکنیکی آن برآمده است؛ چابکی نوازنده در اجرای قطعات به گونه­ای است که گویی نوازنده به اجرای قطعات کلاسیک می­پردازد. نیک پیدا است که وقتی نوازند­ه­ای در سطح جهانی (نه به واسطه نواخت قطعات بومی، بلکه به واسطه نواخت قطعات دشوار کلاسیک غربی)، از مدعیان است، نواخت چنین قطعاتی مانند آشامیدن آب خنک در چله تابستان است! گفتنی است که او این قطعات را پس از بازنشسته شدن از ارکستر سمفونیک شمال هلند در سنین بالا اجرا کرده است.

7) بدیعی در مقدمه کتاب دوره اول چنین می­آورد: اصولاً محصول دو ردیف اول و دوم از محفوظات استاد (صبا) سرچشمه گرفته، بدین معنی که در کلاس درس قطعات آوازی و چهارمضراب­ها، بر مبنای استعداد و [قدرت] نوازندگی شاگردان نوشته می­شد؛ چنان­چه اگر به دقت ملاحظه شود، این قطعات (علی­الخصوص دوره اول) در مقایسه با یکدیگر از لحاظ تکنیک نوازندگی به­طور چشمگیری متفاوت است که بعدها همین دو کتاب توسط شاگردان علاقه­مند جمع­آوری و منتشر شد و چه بسا بعد از چاپ استاد صبا، مطالبی را هنگام نواختن در کلاس به شاگردان تذکر می­دادند.

بدیعی با توجه به این­که 5 سال در مکتب صبا تعلیم ویولون و ردیف دیده است «این­جانب که مدت 5 سال افتخار شاگردی استاد صبا را داشتم، گاهی برای نوشتن یک صفحه نت دقایق طولانی در جلوی میز می­ایستادم و به ندرت دو قطعه مشابه که می­نوشتند، می­توانست یکسان باشد». بنابراین وی به نکاتی از ردیف صبا به صورت حضوری و تجربی رسیده که وی را بر آن داشته تا با ویرایش مجدد ردیف صبا در هیأتی متفاوت، به اجرای این اثر در قالب آلبوم صوتی بپردازد.

بدیعی خود سالیان پیش در مجموعه­ای که در بزرگداشت صبا گردآوری شده بود، به این مسئله اشاره کرده بود که وی دارای برخی مستندات و مکتوبات چاپ نشده و تک نسخه­ای از ابوالحسن صبا است که قصد دارد، آن­ها را به چاپ برساند. قطعاً انتشار این اثر سترگ در راستای این هدف بوده است، ضمن این­که وی بنا دارد با توجه به همان داده­ها، ردیف عالی صبا را برای ویلون نیز به چاپ برساند.

مجموعه حاضر همچنین بسیار محققانه است. چراکه تدوین این اثر با توجه به مقتضیات زمانی و نیز برخی آثار منتشر ناشده صبا تدوین یافته است. از این حیث اثر دارای کمال و جامعیت خاصی است. به طور مثال بدیعی در ویرایش دوره سوم (بخش قطعات ضربی) برخی از قطعات پراکنده چاپ­ ناشده صبا را نیز افزوده است. که 1) چهارمضراب سه گاه از کتاب اول وزیری 2) بهارمست دوقطعه سه گاه (که بدیعی آن را از یکی از دوستان صبا یافته است) 3 و 4) دو قطعه ضربی کوتاه در درآمد و مخالف سه گاه 5) قطعه زیبا و بدیع پادرمنی قطعه "پادرمنی" به معنی پا در میانی نکن، قسمتی از رنگ شهرآشوب در شور است، از یادداشتهایی است که استاد صبا در گیلان گرد آوری کرده است. دسته ای از اهل محل این قطعه را با شعر می خواندند و پایکوبی می کردند، ایشان (صبا) از نام قطعه می پرسند و جواب فوق را دریافت می کنند.
(1)

*******************

مختصری از زندگی نامه استاد رحمت الله بدیعی:

استاد رحمت الله بدیعی در سال 1315 در خانواده ای هنرمند در شهر کاشان چشم به جهان گشود. وی در سن 5سالگی نواختن نی را از پدربزرگش فراگرفت و پس از آن کوشید که با ساز ویولن برادرش، آهنگهای مختلفی که می شنود را بنوازد. با وجود آنکه ساز برادرش برای او بسیار بزرگ بود و کسی نیز به او نواختن ویولن را تعلیم نداده بود، به پشتوانه پشتکار و استعدادی که داشت، توانست که قطعات زیبایی را بنوازد که همین امر سبب شد که پدرش ویولن کوچکی برایش خریداری کند تا به مرور از پدربزرگش ویولن و گوشه های موسیقی سنتی را فرا گیرد. او سپس به کلاس درس روپیک گریگوریان رفت و چندین سال شاگرد او بود.

در سن 11 سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی گردید و دیپلم خویش را در این موسسه دریافت نمود. او همچنین در طی مدت تحصیلش در هنرستان موسیقی در کلاس استاد ابوالحسن صبا نیز شرکت می نمود و مدت 5 سال شاگرد ایشان بود.

استاد رحمت الله بدیعی، از سال دهم تحصیل، برنامه هایی را در رادیوی ایران اجرا نمود و پس از گرفتن دیپلم، همکاری خود را با ارکستر گلها آغاز کرد.

وی در سال 1338 شمسی با خانم منیره حقجو ازدواج نمود که ثمره این ازدواج، دو فرزند هنرمند به نامهای پریسا بدیعی (ذبیحی مقدم) و ترانه بدیعی (پارسا) می باشند.

استاد رحمت الله بدیعی مدت 20 سال کارمند وزارت فرهنگ و هنر بود و مدت 23 سال در هنرستان عالی موسیقی سازهای ویولن، کمانچه و قیچک را تدریس نمود.

ایشان در سال 1353 تصمیم به ادامه تحصیل گرفت و در سال 1358 لیسانس خود را از هنرستان عالی موسیقی دریافت نمود.

در سال 1358، با توجه به انقلاب ایران، و تضییقات و مشکلاتی که برای بهائیان ایران بوجود آمد، استاد رحمت الله بدیعی به همراه خانواده خویش، مجبور به ترک وطن مألوف شدند و به کشور هلند مهاجرت نمودند.

آقای بدیعی پس از مهاجرت به اروپا، مدت 12 سال، در کلن آلمان به تدریس ویولن و کمانچه پرداختند و هم اکنون نیز تا حدی فعالیت های هنری خود را ادامه می‌دهند.

لازم به ذکر است که "بدیعی"، یادآور نام دو تن از اساتید بنام موسیقی ایران، استاد "رحمت الله بدیعی" و استاد "حبیب الله بدیعی"، می باشد که البته این دو استاد فوق الذکر نسبتی با هم ندارند.

(2)

-------------------------------------
یادداشت ها:

(1) وب سایت "گفتگوی هارمونیک"
http://www.harmonytalk.com/id/1134

(2) برگرفته از دانشنامه آزاد ویکی پدیا

همچنین می توانید به وب سایت رسمی استاد رحمت الله بدیعی مراجعه نمائید:
http://www.badiyi.com/englisch/rahmatollah.html

هیچ نظری موجود نیست: