![در دفاع از حقوق فعالین اقوام و اقلیتها](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiEfeqZ4nKWyxk5KL3p-tATIEmaurmrZjyDBADt4LTFq__QvPCeUFcBxsRNCF4wzkc-7F3GY7p4kBOWU_JKq7lZPoH_p3xxPZ7N38HwSAlMGO4EEb-7a0XgG0L2CmWhoS5i3Bfg61GUGbXM/s200/HumanRights.jpg)
در دفاع از حقوق فعالین اقوام و اقلیتها
به استقبال بیانیه ی اخیر کانون مدافعان حقوق بشر
شنبه، 6 مهر 1387
رشید اسماعیلی
"هر تمدنی را باید با نوع رابطه اش و روشی که در مورد اقلیتها به کار می برد داوری کرد."
مهاتما گاندی
تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روحیه ی برادری رفتار کنند.
(ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر)
هر کس می تواند بدون هیچگونه تمایز، مخصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده ی سیاسی یا هر عقیده ی دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر، از تمام حقوق و کلیه ی آزادیها... بهره مند گردد.
(ماده دو اعلامیه جهانی حقوق بشر)
1) حقوق بشر در معنای گسترده و کامل کلمه و فارغ از هر نوع تقلیل گرایی، مفهومی است که می تواند مخرج مشترک مطالبات تمامی ایرانیان باشد؛ کارگران، معلمان، زنان، طبقه ی متوسط شهری، روستاییان، اقلیتهای دینی و مذهبی اعم از بهاییان، یهودیان، زرتشتیان، مسیحیان و اهل تسنن و...، اقوام مختلفِ ترک، کرد، بلوچ، ترکمن، اعراب ایرانی و... همه و همه می توانند آمال و آرزوهای خود برای برخورداری از یک زندگی توأم با کرامت انسانی و در شأن یک شهروند صاحب حق را ذیل آرمان "همه ی حقوق بشر برای همه ی ایرانیان، بدون هیچ تبعیضی" پی بگیرند. حقوق بشر در معنای وسیع خود شامل حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می شود (این تازه فارغ از نسل سوم حقوق بشر است)، حقوق بشر در این معنای وسیع هم حق سندیکا و اعتصاب برای کارگران را شامل می شود و هم حق تحصیل به زبان مادری را برای اقوام مختلف ایرانی به رسمیت می شناسد، تحقّق حقوق بشر به معنای تضمین حقوق برابر همه ی ایرانیان با هر عقیده، مذهب، منشاء قومی و طبقاتی یا تفاوت زبانی است.
2) بخش عمده ای از فعالین حقوق اقوام و اقلیتها در ایران می کوشند مطالباتشان را در چارچوب خواستهای حقوق بشری آحاد ملت ایران بگنجانند، به این معنا که در کنار مطالبه دموکراسی و دیگر آزادیهای اجتماعی و سیاسی که اکثریت ایرانیان در آنها مشترک هستند فی المثل برخی از فعالین مدنی کرد و ترک حق تحصیل زبان مادری را مطرح می کنند یا فعالین مدنی در کردستان یا بلوچستان خواهان پایان دادن به تبعیضات قومی و مذهبی علیه مردم این استانها و به رسمیت شناختن حق کردها و بلوچها برای مشارکت سیاسی و کسب مناصب دولتی محلی و ملّی می شوند. این تبعیضات ناروا و بنیان برافکن نه تنها وحدت ملی را نشانه گرفته است که مفهوم شهروندی را نیز نقض کرده و عملا می تواند موجب تضعیف دلبستگی شهروندان این مناطق به کلیت دولت-ملتِ ایران و تقویت گرایشهای افراطی، تجزیه طلبانه و حتی در برخی موارد نژاد پرستانه و غیر دموکراتیک در بعضی مناطق شود، چنانکه متاسفانه تا کنون نیز همین سیاستهای مخرب و ضد حقوق بشری بهترین آبشخور نیروهای خشونت طلب و غیر دموکراتیک در این مناطق بوده است. به هر روی اگر کسانی به دنبال وحدت ملی، مقابله با تجزیه طلبی و حفظ تمامیت ارضی هستند راه آن نه از توهین و تحقیر اقوام و نقض حقوق سیاسی، مدنی، فرهنگی و اقتصادی آنها که از به رسمیت شناختن این خواستها در چارچوب یک پارادایم "دموکراتیک و حقوق بشری" و در قالب "ایرانِ یکپارچه و متحد" می گذرد. از این رو سرکوب آن دسته از فعالین مدنی که حقوق اقلیتهای قومی، مذهبی و دینی را پیگیری می کنند نه تنها نقض آشکار حقوق بشر است که حتی اگر به بهانه حفظ تمامیت ارضی صورت می گیرد نقض غرض هم هست. در این میان سکوت در برابر نقض گسترده ی حقوق این دسته از فعالین مدنی چه در آذربایجان چه در کردستان یا خوزستان و بلوچستان نه تنها از زاویه ی احترام به حقوق بشر توجیه ناپذیر است بلکه از لحاظ تقویت "واگرایی" و "گرایشهای غیر مدنی و تجزیه طلبانه" هم می تواند به عاملی تشدید کننده تبدیل شود از این رو سکوت روشنفکران و فعالین حقوق بشر در برابر ستمی که بر فعالین قومی می رود و نقض آشکار حق آزادی و امنیت شخصی ایشان به عقیده من قابل توجیه نیست، در چنین فضایی اقدام بایسته ی کانون مدافعان حقوق بشر در صدور بیانیه ای صریح جهت محکومیت سرکوب فعالین قومی خصوصاً در آذربایجان و کردستان اقدامی مهم و قابل تقدیر است.
3) مناطقی نظیر کردستان و بلوچستان اکنون مدتهاست که آشکارا با محرومیت و تبعیضی سازمان یافته مواجهند، خصوصا در مناطقی که شکاف قومی بر شکاف مذهبی نیز منطبق می شود؛ کردها و بلوچهای سنّی مذهب با محدودیتهای مضاعفی روبرو می شوند اعمال این قبیل تبعیضها در حق هر اقلیت قومی، زبانی، دینی و مذهبی فاقد هر گونه منطق حقوقی و اخلاقی و حتی به دور از هر نوع خرد متعارف سیاسی است. در مناطق ترک نشین کشور نیز اکنون مطالبات مشخصی در زمینه ی تدریس زبان مادری شکل گرفته است این مطالبه ایست که هم در چارچوب حقوق بشر و هم در چارچوب قانون اساسی موجود قابل پذیرش است، مطالبه ی زبان مادری به معنای تجزیه طلبی نیست خصوصا اینکه فعالین مدنی آذربایجان همواره بر تعهد خویش در حفظ یکپارچگی ایران تاکید کرده اند و کوشیده اند مرزبندی مشخصی با جریانهای تجزیه طلب پان ترک که عموما از پارادایمی غیر مدنی و خشونت طلبانه استفاده می کنند داشته باشند. از این گذشته ولو اینکه افرادی متهم به تجزیه طلبی باشند باید برخورد با آنها در چارچوب موازین حقوق بشر و با برخورداری از تمامی حقوق شناخته شده برای متهمین همراه باشد.
4) توجه به حقوق اقلیتهای قومی، زبانی، مذهبی، دینی و... در جامعه ی متکثّری مانند ایران باید مورد توجه جدی فعالین دموکراسی خواه باشد. بدون تضمین تام و تمام حقوق همه ی این اقلیتها دموکراسی بی معنا خواهد بود حقوق بشر چیزی نیست جز رعایت حقوق اقلیتهای متفاوت و متکثر، در عین حال حل مسئله ی حقوق اقلیتها در گرو حل مسئله ی "دموکراسی در ایران" است از این روست که مشارکت در جنبش عام دموکراسی خواهی به همراه طرح صریح و معقول مطالبات، بهترین راه رسیدن اقلیتهای قومی به حقوق مسلم و مصرح شان به شمار می آید. تحقق واقعی و عملی "ایران برای همه ی ایرانیان؛ در سایه ی دموکراسی،حقوق بشر، همزیستی و تفاهم" بهترین راه سعادت همه ی ساکنان این سرزمین گرامی است.
منبع:
سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت)
http://www.advarnews.us/article/7969.aspx
به استقبال بیانیه ی اخیر کانون مدافعان حقوق بشر
شنبه، 6 مهر 1387
رشید اسماعیلی
"هر تمدنی را باید با نوع رابطه اش و روشی که در مورد اقلیتها به کار می برد داوری کرد."
مهاتما گاندی
تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روحیه ی برادری رفتار کنند.
(ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر)
هر کس می تواند بدون هیچگونه تمایز، مخصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده ی سیاسی یا هر عقیده ی دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر، از تمام حقوق و کلیه ی آزادیها... بهره مند گردد.
(ماده دو اعلامیه جهانی حقوق بشر)
1) حقوق بشر در معنای گسترده و کامل کلمه و فارغ از هر نوع تقلیل گرایی، مفهومی است که می تواند مخرج مشترک مطالبات تمامی ایرانیان باشد؛ کارگران، معلمان، زنان، طبقه ی متوسط شهری، روستاییان، اقلیتهای دینی و مذهبی اعم از بهاییان، یهودیان، زرتشتیان، مسیحیان و اهل تسنن و...، اقوام مختلفِ ترک، کرد، بلوچ، ترکمن، اعراب ایرانی و... همه و همه می توانند آمال و آرزوهای خود برای برخورداری از یک زندگی توأم با کرامت انسانی و در شأن یک شهروند صاحب حق را ذیل آرمان "همه ی حقوق بشر برای همه ی ایرانیان، بدون هیچ تبعیضی" پی بگیرند. حقوق بشر در معنای وسیع خود شامل حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می شود (این تازه فارغ از نسل سوم حقوق بشر است)، حقوق بشر در این معنای وسیع هم حق سندیکا و اعتصاب برای کارگران را شامل می شود و هم حق تحصیل به زبان مادری را برای اقوام مختلف ایرانی به رسمیت می شناسد، تحقّق حقوق بشر به معنای تضمین حقوق برابر همه ی ایرانیان با هر عقیده، مذهب، منشاء قومی و طبقاتی یا تفاوت زبانی است.
2) بخش عمده ای از فعالین حقوق اقوام و اقلیتها در ایران می کوشند مطالباتشان را در چارچوب خواستهای حقوق بشری آحاد ملت ایران بگنجانند، به این معنا که در کنار مطالبه دموکراسی و دیگر آزادیهای اجتماعی و سیاسی که اکثریت ایرانیان در آنها مشترک هستند فی المثل برخی از فعالین مدنی کرد و ترک حق تحصیل زبان مادری را مطرح می کنند یا فعالین مدنی در کردستان یا بلوچستان خواهان پایان دادن به تبعیضات قومی و مذهبی علیه مردم این استانها و به رسمیت شناختن حق کردها و بلوچها برای مشارکت سیاسی و کسب مناصب دولتی محلی و ملّی می شوند. این تبعیضات ناروا و بنیان برافکن نه تنها وحدت ملی را نشانه گرفته است که مفهوم شهروندی را نیز نقض کرده و عملا می تواند موجب تضعیف دلبستگی شهروندان این مناطق به کلیت دولت-ملتِ ایران و تقویت گرایشهای افراطی، تجزیه طلبانه و حتی در برخی موارد نژاد پرستانه و غیر دموکراتیک در بعضی مناطق شود، چنانکه متاسفانه تا کنون نیز همین سیاستهای مخرب و ضد حقوق بشری بهترین آبشخور نیروهای خشونت طلب و غیر دموکراتیک در این مناطق بوده است. به هر روی اگر کسانی به دنبال وحدت ملی، مقابله با تجزیه طلبی و حفظ تمامیت ارضی هستند راه آن نه از توهین و تحقیر اقوام و نقض حقوق سیاسی، مدنی، فرهنگی و اقتصادی آنها که از به رسمیت شناختن این خواستها در چارچوب یک پارادایم "دموکراتیک و حقوق بشری" و در قالب "ایرانِ یکپارچه و متحد" می گذرد. از این رو سرکوب آن دسته از فعالین مدنی که حقوق اقلیتهای قومی، مذهبی و دینی را پیگیری می کنند نه تنها نقض آشکار حقوق بشر است که حتی اگر به بهانه حفظ تمامیت ارضی صورت می گیرد نقض غرض هم هست. در این میان سکوت در برابر نقض گسترده ی حقوق این دسته از فعالین مدنی چه در آذربایجان چه در کردستان یا خوزستان و بلوچستان نه تنها از زاویه ی احترام به حقوق بشر توجیه ناپذیر است بلکه از لحاظ تقویت "واگرایی" و "گرایشهای غیر مدنی و تجزیه طلبانه" هم می تواند به عاملی تشدید کننده تبدیل شود از این رو سکوت روشنفکران و فعالین حقوق بشر در برابر ستمی که بر فعالین قومی می رود و نقض آشکار حق آزادی و امنیت شخصی ایشان به عقیده من قابل توجیه نیست، در چنین فضایی اقدام بایسته ی کانون مدافعان حقوق بشر در صدور بیانیه ای صریح جهت محکومیت سرکوب فعالین قومی خصوصاً در آذربایجان و کردستان اقدامی مهم و قابل تقدیر است.
3) مناطقی نظیر کردستان و بلوچستان اکنون مدتهاست که آشکارا با محرومیت و تبعیضی سازمان یافته مواجهند، خصوصا در مناطقی که شکاف قومی بر شکاف مذهبی نیز منطبق می شود؛ کردها و بلوچهای سنّی مذهب با محدودیتهای مضاعفی روبرو می شوند اعمال این قبیل تبعیضها در حق هر اقلیت قومی، زبانی، دینی و مذهبی فاقد هر گونه منطق حقوقی و اخلاقی و حتی به دور از هر نوع خرد متعارف سیاسی است. در مناطق ترک نشین کشور نیز اکنون مطالبات مشخصی در زمینه ی تدریس زبان مادری شکل گرفته است این مطالبه ایست که هم در چارچوب حقوق بشر و هم در چارچوب قانون اساسی موجود قابل پذیرش است، مطالبه ی زبان مادری به معنای تجزیه طلبی نیست خصوصا اینکه فعالین مدنی آذربایجان همواره بر تعهد خویش در حفظ یکپارچگی ایران تاکید کرده اند و کوشیده اند مرزبندی مشخصی با جریانهای تجزیه طلب پان ترک که عموما از پارادایمی غیر مدنی و خشونت طلبانه استفاده می کنند داشته باشند. از این گذشته ولو اینکه افرادی متهم به تجزیه طلبی باشند باید برخورد با آنها در چارچوب موازین حقوق بشر و با برخورداری از تمامی حقوق شناخته شده برای متهمین همراه باشد.
4) توجه به حقوق اقلیتهای قومی، زبانی، مذهبی، دینی و... در جامعه ی متکثّری مانند ایران باید مورد توجه جدی فعالین دموکراسی خواه باشد. بدون تضمین تام و تمام حقوق همه ی این اقلیتها دموکراسی بی معنا خواهد بود حقوق بشر چیزی نیست جز رعایت حقوق اقلیتهای متفاوت و متکثر، در عین حال حل مسئله ی حقوق اقلیتها در گرو حل مسئله ی "دموکراسی در ایران" است از این روست که مشارکت در جنبش عام دموکراسی خواهی به همراه طرح صریح و معقول مطالبات، بهترین راه رسیدن اقلیتهای قومی به حقوق مسلم و مصرح شان به شمار می آید. تحقق واقعی و عملی "ایران برای همه ی ایرانیان؛ در سایه ی دموکراسی،حقوق بشر، همزیستی و تفاهم" بهترین راه سعادت همه ی ساکنان این سرزمین گرامی است.
منبع:
سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت)
http://www.advarnews.us/article/7969.aspx
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر