۱۳۸۷-۱۱-۱۵

بهائیان: زنگ خطر بزرگ؟

بهائیان: زنگ خطر بزرگ؟
بهراد روشن

در ماه‌های اخیر بیانیه‌هائی که به منظور بهائی‌ستیزی از دولتمردان در ایران در رسانه‌های وابسته به دولت به گونۀ آشکار یا غیرمستقیم صادر می‌شود رو به فزونی نهاده است. چند روز قبل به یکی از این بیانیه‌ها برخوردم که در آن حجت‌الاسلام سعید جمشیدی، معاون حوزۀ علمیۀ سفیران هدایت قم گفته است "فعّالیّت فرقۀ ضالۀ بهائیت زنگ خطری بزرگ است."۱

علی‌رغم نام این گروه که مدّعی‌اند سفیران هدایت می‌باشند اظهارات سعید جمشیدی نمونه‌ای از تعصّب و کینه‌ورزی این افراد است تا به خیال خود مردم را نسبت به حقیقت و ماهیّت بهائیان گمراه سازند.

می‌خواستم از ایشان بپرسم که منظورشان از «زنگ خطر بزرگ» چیست؟ آیا آنچه را که ایشان خطر نامیده‌اند حقیقتاً متوجّه «فرهنگ و امکانات مردم» است، یا آنکه مقام و موقعیّت افرادی چون ایشان را به مخاطره می‌اندازد؟ آیا اینکه بهائیان صحبت از صلح و سلام می‌کنند، حقوق انسان‌ها را از هر نژاد و مسلک و مرام و عقیدتی محترم می‌شمارند، ادیان بزرگ عالم را دارای منشأ الهی می‌دانند، و پیروانشان را ارج نهاده به یگانگی و دوستی که مقصود از دیانت است می‌خوانند، خرافات و تعصّبات را به کلّی ردّ می‌کنند، به همآهنگی باورهای دینی با عقل و اندیشۀ سلیم تأکید می‌ورزند، هدف از وجود آدمی را خدمت به همنوع می‌دانند، در عین اینکه به همۀ انسان‌ها مهر و محبّت می‌ورزند خدمت به وطن و هم‌شهروندان را وجهۀ همّت خود قرار می‌دهند، به دادن حقوق فردی و اجتماعی مساوی به زنان و دختران تأکید می‌کنند، پای‌بند اخلاقیات در زندگی شخصی و اجتماعی هستند، و ... اینها مطالبی است که حجّت‌الاسلام جمشیدی «زنگ خطری بزرگ» می‌بیند؟

آیا ممکن است خطری که ایشان و هم‌فکران ایشان احساس کرده‌اند آن باشد که شهروندان ایرانی از هر قشر و پیش‌زمینه‌ای، علی‌رغم تبلیغات منفی که دائماً در رسانه‌های وابسته به حکومت به منظور مسموم‌کردن افکار عمومی بر علیه بهائیان منتشر می‌شود، متوجّه شده‌اند که این اتّهامات دروغ محض است؟

آیا ممکن است که خطر مورد نظر ایشان آن باشد که روز به روز شمار ایرانیانی که به دفاع از حقوق انسانی شهروندان بهائی، چه به طور مستقیم و علنی و چه به گونۀ غیرمستقیم دست می‌زنند فزونی می‌یابد، زیرا تجربۀ شخصی برایشان آشکار کرده است که اتّهامات علیه بهائیان واهی و بی‌اساس است؟

حجت‌الاسلام جمشیدی در ادامۀ این گفتگو اظهار نموده که "دشمن در تلاش است به هر نحو که شده به اعتقادات مسلمانان ضربه وارد کند و از همین رو مذاهب بیگانه با ایجاد تشویش افکار عمومی مردم در مناطق محروم مسلمانان را در سَر دَر گُمی قرار می‌دهند، زیرا حربه‌های این افراد خطرساز است ..." بهائیان نه تنها هرگز به باورهای مسلمانان ضربه وارد نکرده‌اند، بلکه همواره از حقیقت اسلام در محافل و مجامع مختلف در سراسر گیتی دفاع نموده‌اند. به کار بردن اصطلاح «دشمن» حربه‌ای است که جمشیدی و امثال ایشان به کار می‌برند، گوئی مردم را عوام پنداشته‌اند و به جای آنکه موضوع را مطرح کنند و بر اساس دلیل و منطق گفتگو نمایند با کلمات شعارگونه نظیر «دشمن در تلاش است ...» سعی می‌کنند احساسات مردم را تهییج کرده فریبکاری کنند.

باید از جمشیدی پرسید منظور ایشان از «مذاهب بیگانه» چیست؟ آیا حقّانیّت یک دیانت و درستکاری پیروانش وابسته به تعالیم و ارزشهای اخلاقی و معنوی آن است یا نقطۀ جغرافیائی که از آنجا ظهور کرده است؟ اولاً دیانت بهائی مذهبی بیگانه نیست، بلکه دومین آئین بزرگ ایرانی است۲ و بنیان‌گذار آن از ایران برخاسته است. ثانیاً حجت‌الاسلام جمشیدی دربارۀ اسلام که از عربستان برخاسته و به ایران آمده است چه می‌گوید. آیا با تعریفی که ایشان می‌کند، مذهبی بیگانه است؟

جمشیدی به دنبالۀ اظهاراتش گفته است: "با توجّه به اینکه افراد بهائی نیز در کشور فعّالیّت اقتصادی دارند، دولت باید با کارآفرینی و آموزش رشته‌های مختلف فنّی فضا را برای فعّالیّت جوانان شیعه و مسلمان فراهم آورد تا فعّالیّت اقتصادی این افراد در کشور کم شود." با وجودیکه در ۳۰ سال اخیر دولت برای اختناق فرهنگی و اقتصادی بهائیان طرح‌های گسترده و سیستماتیک پیاده نموده، کارخانجات و منازل و زمین‌های آنان را غصب کرده، صاحبان کارخانجات و مشاغل مختلف را تهدید نموده که بهائیان را استخدام نکنند، از تمامی اداره‌جات دولتی و خصوصی آنان را پاکسازی کرده، پروانۀ کار آزاد برای بهائیان صادر ننموده، در مواردی افراد متعصّبی را تحریک کرده که منازل شخصی و مغازه و اموال بهائیان را در شهرهای مختلف آتش بزنند، جوانان بهائی را از ادامۀ تحصیل محروم نموده، ، و دَه‌ها ظلم دیگر که فرصت شمار آن‌ها در این چند سطر نیست بر بهائیان وارد ساخته، هنوز حجت‌الاسلام سعید جمشیدی راضی نیستند و معترضند که بهائیان «در کشور فعّالیّت اقتصادی دارند.» پُر واضح است که ایشان و هم‌فکرانشان ترجیح می‌دهند بهائیان آنچنان در تحت فشار و ظلم قرار بگیرند که یا به گمان ایشان دست از باورهای خود بردارند یا از فقر و فلاکت از بین بروند.

بهائیان با اعتقاد راسخ به دین و آخرت این رفتار ناجوانمردانه را تحمّل می‌کنند. امّا اگر حجت‌الاسلام جمشیدی و امثال ایشان به حقّ و عدالت و آخرت معتقدند، بجاست تا این چند روزۀ کوتاه عمر جسمانی باقیست، به نتیجۀ اعمال و عاقبت خویش بیاندیشند، زیرا خطر بزرگ از دید آخرت میتواند رفتار و گفتار ما باشد.

گوئیا باور نمی‌دارند روز داوری،
کین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند

لینک مطلب:
http://news.persian-bahai33.org/node/1748

---------------------------
زیرنویس‌ها
http://www.isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1171868&Lang=P

۲- دیانت حضرت زردشت و دیانت بهائی دو آئین بزرگی هستند که از ایران‌زمین برخاسته‌اند.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

این بیتی که در انتهای مقاله آمده، از این شعر زیبای لسان الغیب،حافظ شیرازیست:

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند
چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند

گوئیا باور نمی‌دارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند

یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند

ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان
می‌دهند آبی که دل‌ها را توانگر می‌کنند

حُسن بی‌پایان او چندان که عاشق می‌کشد
زمره ای دیگر به عشق از غیب سر بر می‌کنند

بر در میخانهء عشق ای ملک، تسبیح گوی
کاندر آن جا طینت آدم مخمّر می‌کنند

صبحدم از عرش می‌آمد خروشی، عقل گفت
قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند

M. Asefi